نوشته شده توسط : webomomi120
دیدار رهبر معظم انقلاب با رییس جمهور و اعضای هیئت دولت

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (شنبه) به مناسبت هفته دولت در دیدار با رئیس جمهور و اعضای دولت دوازدهم، با اشاره به ضرورت «کار و تلاش جهادی و مضاعف مسئولان برای رفع مشکلات»، با بیان توصیه های «شخصیتی، رفتاری و کاری» به اعضای هیأت دولت، «اقتصاد و مسائل معیشتی مردم» را مهمترین مسئله کشور برشمردند و تأکید کردند: جهت گیری‌ها باید از «اقتصاد رانتی و نفتی» به «اقتصاد مولّد و مردمی» تغییر یابد.

رهبر انقلاب اسلامی با گرامی‌داشت هفته دولت و بزرگداشت یاد و خاطره شهیدان رجایی و باهنر به‌عنوان دو نام ماندگار و نمادین، گفتند: با اینکه دوران مسئولیت این دو بزرگوار، بسیار کوتاه بود و نمی‌توان قضاوتی درباره عملکرد اجرایی آنان داشت، اما همواره از این دو شهید عزیز به نیکی و با تجلیل یاد می‌شود که علت آن، روحیات شخصیتی و مدیریتی آنان، همچون «انقلابی، مؤمن و صادق بودن» است.

حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر اینکه روحیات شهیدان رجایی و باهنر باید سرلوحه همه مسئولان و دولتمردان باشد، از زحمات و تلاشهای دولت یازدهم و وزیرانی که در دولت دوازدهم حضور ندارند، قدردانی کردند و افزودند: امیدواریم با تعیین وزیر نیرو که وزارتخانه آن مهم است و نیز وزارت علوم که وزارتخانه ای بسیار مهمتر است، دولت دوازهم به صورت کامل، وظایف خود را انجام دهد.

ایشان، تشکیل دولت دوازدهم در موعد مقرر و انجام‌شدن آسانِ فرآیند شکل‌گیری دولت اعم از برگزاری انتخابات و مراسم تنفیذ و تحلیف و سپس رأی اعتماد مجلس را بسیار مهم و کم‌نظیر خواندند و خاطرنشان کردند: اکنون نوبت رئیس‌جمهور و وزراست که اقدام و عمل را آغاز کنند.

حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر گذشت سریع زمان و لزوم بهره گیری هرچه بیشتر و صحیح از لحاظ دوران چهارساله مسئولیت، خاطرنشان کردند: این مدت برای انجام کارهای اساسی، زمان کمی نیست همچنانکه امیرکبیر در دوران سه‌ساله صدارت خود، کارهای مهمی کرد که اکنون کشور به فعالیت هایی از آن جنس نیاز دارد.

دیدار رهبر معظم انقلاب با رییس جمهور و اعضای هیئت دولت

رهبر انقلاب اسلامی در ادامه، توصیه هایی خطاب به رئیس جمهور و اعضای دولت دوازدهم بیان کردند که «داشتن نیت الهی برای خدمت به مردم به عنوان بندگان خدا و حل مشکلات آنها»، و «انس با قرآن و دعا» اولین توصیه ایشان بود.

حضرت آیت الله خامنه ای در بیان توصیه دوم، به لزوم داشتن «روحیه جهادی وتلاش مضاعف و خستگی ناپذیر و بدون چشمداشت» اشاره کردند و در توصیه سوم، افزودند: اعضای دولت علاوه بر اینکه در تصمیمات دولت، مسئولیت مشترک دارند، باید با یکدیگر همکاری داشته باشند و به صورت تیمی عمل کنند.

ایشان در توصیه‌ای دیگر خطاب به دولت گفتند: تحمل شنیدن صدای مخالف را داشته باشید و با بالا بردن حلم خود که همان ظرفیت درونی است، از نقادی استقبال و استفاده کنید.

«ارتباط نزدیک با مردم به‌منظور درک بهتر واقعیات زندگی مردم»، پنجمین توصیه رهبر انقلاب بود و در همین خصوص خاطرنشان کردند: «داشتن بخش ارتباطات مردمی قوی» و «سفرهای استانی» بسیار خوب و مفید است.

حضرت آیت الله خامنه ای ششمین توصیه خود را به موضوع «لزوم حفظ و تقویت روحیه مردمی و پرهیز از اشرافی گری»، اختصاص دادند، و در بیان توصیه هفتم افزودند: به حرکتهای مردمی که غالباً خودجوش است اعم از فرهنگی، اقتصادی و خدماتی همچون گروههای جهادی یا فرهنگی، کمک و مساعدت کنید.

«در نظر گرفتن کارآمدی، تدین، انقلابی بودن، پرکاری و جهادی عمل کردن در انتخاب همکاران و مدیران زیر مجموعه» هشتمین توصیه رهبر انقلاب اسلامی بود و در همین خصوص گفتند: اگر همکاران و مدیران شما افرادی با این خصوصیات نباشند، اهداف و مقاصد به سرانجام نخواهد رسید همانگونه که طرح تحول آموزش و پرورش و نقشه جامع علمی کشور برغم زحماتی که برای آن کشیده شد، آنگونه که باید، به نتیجه نرسیده است.

حضرت آیت الله خامنه ای موضوع «پیگیری و نظارت بر زیرمجموعه» و همچنین «داشتن برنامه دقیق و مدون و علمی» را مورد تأکید قرار دادند و در بیان توصیه یازدهم گفتند: در تصمیم گیریها و اقدام، با در نظر گرفتن اسناد بالادستی و سند چشم انداز و قوانین مصوب مجلس، شجاعت به خرج دهید و روحیه خطرپذیری داشته باشید.

آخرین توصیه رهبر انقلاب اسلامی به دولت، موضوع در نظر گرفتن اولویت ها در هر حوزه و تمرکز بر اولویت های اصلی بود.

رهبر انقلاب اسلامی در بخش دیگری از سخنانشان، «اقتصاد» را اولویت واقعی کشور خواندند و با تأکید بر تلاش بی‌وقفه مسئولان برای حل مشکلات معیشتی مردم از جمله بیکاری جوانان گفتند: اقتصاد باید اولویت همه اعضا و بخشهای دولت باشد.

حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: اگرچه وزارتخانه هایی مانند اقتصاد، صنعت، معدن، تجارت و جهاد کشاورزی مستقیماً در مسائل مهمی نظیر تولید و اشتغال مسئولیت دارند اما دیگر بخشهای دولت از جمله وزارت امور خارجه، آموزش و پرورش، علوم و ارشاد نیز می توانند در حل مشکلات اقتصادی، زمینه سازی و کمک کنند.

ایشان افزودند: آمارهای ارائه شده در بخش اقتصاد بر اساس مبانی علمی مطرح می‌شود، اما این آمارها به‌طور کامل و در همه‌جا، نشان دهنده وضع واقعی کشور و زندگی مردم نیست، بنابراین در این میان مشکلی وجود دارد که باید آن را شناخت و حل کرد.

رهبر انقلاب اسلامی گفتند: بر اساس این آمارها، تورم از چند ده درصد به زیر ده درصد رسیده، اما آیا قدرت خرید مردم و ارزشی پول ملی نیز در همین مقیاس، بالا رفته است؟

حضرت آیت الله خامنه ای در مثالی دیگر خاطرنشان کردند: درباره رکود هم آمارهای اعلام شده درست است ولی هنوز واحدهای کوچک و متوسط فراوانی وجود دارد که زیر ظرفیت کار می کنند یا تعطیل شده اند و این واقعیت نشان می دهد که یک جای کار عیب دارد که باید آن را پیگیری و رفع کرد.

ایشان، مسئله بانکها، سرمایه گذاری، رشد نقدینگی و مسئله قاچاق را در موضوع اقتصاد مهم دانستند و تأکید کردند: مسئولانی که در دولت با اقتصاد، ارتباط مستقیم دارند باید مانند یک تیم هماهنگ، تصمیم گیری و عمل کنند و دیگران نیز به آنها کمک نمایند.

رهبر انقلاب اسلامی، اجرای سیاستهای اصل ۴۴ را از دیگر سرفصلهای مهم اقتصاد برشمردند و با انتقاد از پیش نرفتن کارها در این زمینه، گفتند: در بسیاری از موارد، سیاستها و مشکلات روشن است، و تصمیمات خوبی هم گرفته می شود اما کارها آنچنان که باید و شاید پیش نمی رود که این واقعیت نشان می دهد مشکل اصلی در اجرای تصمیمات است.

حضرت آیت الله خامنه ای، دست به دست شدن بنگاهها و مراکز اقتصادی در بخشهای مختلف دولت را بی فایده خواندند و افزودند: باید با اجرای صحیح سیاستهای اصل ۴۴، دولت از تصدی‌گری به تنظیم‌گرایی، تغییر وضعیت دهد و با مشخص کردن راهها و سیاستها، نظارت و نظم را اعمال کند.

ایشان، «برخورد جدی با مفاسد اقتصادی»، «مسئله روستاها»، «مدیریت واردات و صادرات» و «آمایش سرزمین» را از دیگر موضوعات نیازمند توجه ویژه خواندند و خاطرنشان کردند: در آمایش سرزمینیِ استانها کارهایی شده است اما در آمایش سرزمینیِ کشور، هنوز سندی نداریم که باید برای تدوین و اجرای این سند مهم، برنامه زمان‌بندی تهیه شود.

رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به فعالیتهای ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی و تصمیمات خوب این ستاد افزودند: همه این تصمیمات عملیاتی نشد و توقع این است که نظارت و پیگیری شود تا تکالیف تعیین شده‌ی دستگاهها، بخوبی محقق شود.

حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر ضرورت تغییر جهت گیری اقتصادی کشور از «اقتصاد رانتی و نفتی» به «اقتصاد مولد و مردمی» افزودند: باید اقتصاد را از نفت خلاص کنیم و این هدف مهم با توجه به امکانات، ظرفیتها و نیروی انسانی کشور تحقق پذیر است، همانگونه که برخی کشورهای بدون نفت، این کار را کرده اند.

حضرت آیت الله خامنه ای در بخش دیگری از سخنانشان، «حفظ جهت گیری و روحیه انقلابی و دینی در دیپلماسی» را مهم خواندند و تأکید کردند: باید در مسائل دیپلماسی به انقلاب خود افتخار کنیم و از عمل کردن به هنجارهای ملی یعنی هنجارهای برآمده از انقلاب، نظیر ایستادگی در مقابل استکبار، ظلم ستیزی و مخالفت با نظام سلطه، احساس عزت کنیم.

ایشان خاطرنشان کردند: پایبندی به مواضع و هنجارهای انقلابی باعث تشَخّص و برانگیختن احترام دیگران می شود، ضمن اینکه این کار با استفاده از نرمش‌ها و پیچش‌ها و طنازی‌های هنر دیپلماسی منافاتی ندارد.

«گشودن چتر دیپلماسی بر همه جهان» و «تمرکز نکردن بر روابط با چند کشور محدود» از دیگر نکاتی بود که رهبر انقلاب در زمینه سیاست خارجی بیان کردند.

ایشان افزودند: در عرصه دیپلماسی باید چابک، بروز، سریع و هوشیار عمل کرد و به فضل الهی در آینده نیز همانگونه که تاکنون پیش رفته اید و در مقابل دشمنان ایستاده اید، عمل کنید.

پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، آقای روحانی گزارشی از اقدامات دولت یازدهم و برنامه‌ها و اهداف دولت دوازدهم بیان کرد.

رئیس‌جمهور، مهمترین معضل پیش روی دولت را مسئله بیکاری و مشکلات اقتصادی خواند و افزود: نظام بانکی، صندوق‌های بازنشستگی، نبود تعادل در بودجه، مسئله آب و مشکلات محیط زیست از دیگر مسائلی است که باید در چهار سال آینده حل شوند.

آقای روحانی با برشمردن اهداف اصلی دولت دوازدهم، خاطرنشان کرد: هدف اول دولت حل مشکل بیکاری است و تلاش می کنیم سالانه بیش از ۹۰۰ هزار شغل ایجاد شود.

رئیس‌جمهور، «تحقق رشد ۸ درصدی، مبارزه با فقر و تحقق عدالت اجتماعی» را از دیگر اهداف دولت برشمرد و با بیان اینکه برای رسیدن به رشد ۸ درصدی نیازمند ۷۷۵ هزار میلیارد تومان سرمایه‌گذاری جدید در سال هستیم، افزود: برای رسیدن به این هدف، بودجه و امکانات دولت کافی نیست و باید بانک‌ها، بازار سرمایه، صندوق توسعه ملی و سرمایه بخش خصوصی به میدان بیاید و سرمایه خارجی نیز جذب شود.

آقای روحانی، تورم سالانه را کمتر از ۸ درصد خواند و افزود: تلاش دولت دوازدهم این است که تورم را تک رقمی نگه دارد.

رئیس‌جمهور افزود: سال گذشته سالی استثنایی برای اقتصاد کشور بود زیرا شاهد رشد اقتصادی دو رقمی بودیم و رشد اقتصادی ایران در جهان اول شد.

آقای روحانی با اشاره به لزوم مردمی کردن اقتصاد و اصلاح نظام بانکی گفت: اگر بخواهیم به این اهداف برسیم، باید سود بانکی کاهش یابد و وزارتخانه‌ها و بانک‌ها از بنگاه‌داری دست بردارند.

رئیس‌جمهور با بیان اینکه به مردم قول داده‌ایم فقر مطلق تا پایان دولت دوازدهم ریشه‌کن شود، خاطرنشان کرد: برای رسیدن به این هدف باید با تحول مالیاتی، فاصله دو دهک بالا و پایین جامعه کم، و فقر مطلق ریشه‌کن شود.

آقای روحانی، «نوسازی و بازسازی صنایع»، «تحول در اقتصاد دانش‌بنیان» و «اتکاء به درآمدهای غیرنفتی» را از دیگر برنامه‌های دولت خواند و افزود: دولت دوازدهم بیش از گذشته با مشکلات آشناست و همه باید برای حل مشکلات کشور به دولت کمک کنند.

رئیس‌جمهور همچنین گفت: تلاش شد در انتخاب وزرا و معاونان رئیس‌جمهور، افرادی کارآمد و شایسته بدون وابستگی جناحی و حزبی دعوت به کار شوند.

در پایان این دیدار، نماز ظهر و عصر به امامت رهبر انقلاب اسلامی اقامه شد.



:: موضوعات مرتبط: , ,
:: برچسب‌ها: ۱۲ توصیه رهبر انقلاب به دولت , سخنرانی رهبری در جمعه هیئت دولت , جلسه رهبری با دولت , جلسه رهبری با رییس جمهور , 12توصیه رهبری ,
:: بازدید از این مطلب : 459
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : یک شنبه 5 شهريور 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : webomomi120

 



:: موضوعات مرتبط: , ,
:: برچسب‌ها: میوه آرایی بسیار زیبا روی هندوانه , میوه آرایی , آموزش آشپزی , آشپزی , میوه , سفره آرایی , میوه آرایی هندوانه , هندوانه ,
:: بازدید از این مطلب : 539
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : یک شنبه 5 شهريور 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : webomomi120

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مجموعه : آموزش آشپزی

 

 

 

 

 

مواد لازم :

 

شیر چرب

1 لیتر

شکر

400 گرم

ثعلب

یک قاشق غذاخوری

گلاب

نصف استکان

خامه

100 گرم

پسته خرد شده

50 گرم

زعفران

به مقدار لازم

 

طرز تهیه :

ابتدا شکر و ثعلب را خوب با هم مخلوط می کنیم سپس شیر را اضافه می کنیم خوب حل شود سپس گلاب و زعفران را به آن اضافه نموده و هم می زنیم. سپس داخل دستگاه بستنی ساز ریخته و بمدت 40 دقیقه می گذاریم تا خوب سفت شود.


خامه را داخل یک سینی پخش می کنیم و سپس داخل فریزر می گذاریم یک تا دو ساعت بعد بیرون آورده و با کاردک می تراشیم و داخل بستنی نان می ریزیم و پسته را هم به آن اضافه نموده بمدت 7 الی 8 ساعت داخل فریزر قرار داده و سپس سرو می کنیم.



:: موضوعات مرتبط: , ,
:: برچسب‌ها: اموزش طرز تهیه بستنی سنتی ایرانی , بستنی سنتی , بستنی , طرز تهیه بستنی , طرزتهیه بستنی سنتی , آموزش آشپزی , آشپزی ,
:: بازدید از این مطلب : 468
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : یک شنبه 5 شهريور 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : webomomi120

خطبه شماره 4 :

بِنَا اهْتَدَيْتُمْ فِي الظَّلْماءِ وَ تَسَنَّمْتُمُ الْعَلْيَاءَ وَ بِنَا انْفَجَرْتُمْ عَنِ السِّرارِ وُقِرَ سَمْعٌ لَمْ يَفْقَهِ الْوَاعِيَةَ وَ كَيْفَ يُرَاعِي النَّبْاءَةَ مَنْ اءَصَمَّتْهُ الصَّيْحَةُ؟ رَبَطَ جَنانٌ لَمْ يُفَارِقْهُ الْخَفَقانُ، مَا زِلْتُ اءَنْتَظِرُ بِكُمْ عَوَاقِبَ الْغَدْرِ وَ اءَتَوَسَّمُكُمْ بِحِلْيَةِ الْمُغْتَرِّينَ حَتَّى سَتَرَنِي عَنْكُمْ جِلْبابُ الدِّينِ وَ بَصَّرَنِيكُمْ صِدْقُ النِّيَّةِ اءَقَمْتُ لَكُمْ عَلَى سَنَنِ الْحَقِّ فِي جَوَادِّ الْمَضَلَّةِ حَيْثُ تَلْتَقُونَ وَ لاَ دَلِيلَ وَ تَحْتَفِرُونَ وَ لاَ تُمِيهُونَ، الْيَوْمَ اءُنْطِقُ لَكُمُ الْعَجْمَاءَ ذَاتَ الْبَيَانِ! عَزَبَ رَاءْيُ امْرِئٍ تَخَلَّفَ عَنِّي مَا شَكَكْتُ فِي الْحَقِّ مُذْ اءُرِيتُهُ، لَمْ يُوجِسْ مُوسَى ع خِيفَةً عَلَى نَفْسِهِ بَلْ اءَشْفَقَ مِنْ غَلَبَةِ الْجُهَّالِ وَ دُوَلِ الضَّلاَلِ، الْيَوْمَ تَوَافَقْنَا عَلَى سَبِيلِ الْحَقِّ وَ الْبَاطِلِ مَنْ وَثِقَ بِمَاءٍ لَمْ يَظْمَاْ.


ترجمه خطبه شماره 4 :

در تاريكى ، راه خود را به هدايت ما يافتيد و بر قله عزّت و سرورى فرا رفتيد و از شب سياه گمراهى به سپيده دم هدايت رسيديد. كر باد، گوشى كه بانگ بلند حق را نشنود؛ كه آنكه بانگ بلند را نشنود، آواز نرم چگونه او را بياگاهاند. هر چه استوارتر باد، آن دل كه پيوسته از خوف خدا لرزان است . من همواره در انتظار غدر و مكر شما مى بودم و در چهره شما نشانه هاى فريب خوردگان را مى ديدم . شما در پس پرده دين جاى كرده بوديد و پرده دين بود كه شما را از من مستور مى داشت ؛ ولى صدق نيت من پرده از چهره شما برافكند و قيافه واقعى شما را به من بنمود. براى هدايت شما بر روى جاده حق ايستادم ، در حالى كه ، بيراهه هاى ضلالت در هر سو كشيده شده بود و شما سرگردان و گم گشته به هر راهى گام مى نهاديد. تشنه بوديد و، هر چه زمين را مى كنديد به نم آبى نمى رسيديد. امروز اين زبان بسته را گويا كرده ام ، باشد كه حقايق را به شما بگويد. در پرتگاه غفلت سرنگون شود، انديشه كسى كه به خلاف من ره مى سپرد، كه من از آن روز كه حق را ديده ام ، در آن ترديد نكرده ام . اگر موسى (ع ) مى ترسيد، بر جان خود نمى ترسيد، بلكه از چيرگى نادانان و گمراهان مى ترسيد.
امروز از ما و شما يكى بر راه حق ايستاده و يكى بر باطل . آنكه به يافتن آب اطمينان دارد، هرگز، از تشنگى هلاك نمى شود.



:: موضوعات مرتبط: , ,
:: برچسب‌ها: خطبه شماره 4 نهج البلاغه , خطبه شماره 4 , نهج البلاغه , کلام حضرت امیر , حضرت امیرالمومنین , حضرت علی , صاحب نهج لبلاغه ,
:: بازدید از این مطلب : 490
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : یک شنبه 5 شهريور 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : webomomi120

خطبه شماره 3 :

اءَما وَ اللّهِ لَقَدْ تَقَمَّصَهَا فُلانٌ وَ اِنَّهُ لَيَعْلَمُ اءَنَّ مَحَلّى مِنْها مَحَلُّ الْقُطْبِ مِنَ الرِّحى ، يَنْحَدِرُ عَنِّى السَّيلُ وَ لا يَرْقى اِلَىَّ الطَّيْرُ. فَسَدَلْتُ دُونَها ثَوْبَا وَ طَوَيْتُ عَنْها كَشْحا، وَ طَفِقْتُ اءرْتَئى بَيْنَ اءنْ اءَصُولَ بِيدٍ جَذّاءَ اءوْ اءصْبِرَ عَلَى طَخْيَهٍ عَمْياءَ يَهْرَمُ فِيهَا الْكَبِيرُ. وَ يَشِيبُ فِيهَا الصَّغِيرُ، وَ يَكْدَحُ فِيها مُومِنٌ حَتّى يَلْقى رَبِّهُ، فَرَاءَيْتُ اءَنَّ الصَّبْرَ عَلى هاتا اءَحْجى فَصَبْرَتُ وَ فِى الُعَيْنِ قَذىً، وَ فِى الْحَلْقِ شَجا، اءَرى تُراثىِ نَهْبا
حَتّى مَضَى الاَوَّلُ لِسَبِيلِهِ فَاءَدْلى بِها الَى فُلانٍ بَعْدَهُ

شَتّانَ ما يَوْمِى عَلى كُوْرَها                            وَ يَوْمُ حَيّانَ اءَخِى جابِرٍ فَيا عَجَبا بَيْنا

هُوَ يَسْتَقِيلُها فِىحَياتِهِ إ ذْ عَقَدَها لِآخَرَ بَعْدَ وَفاتِهِ، لَشَدَّ ما تَشَطَّرا ضَرْعَيْها، فَصَيَّرَها فِى حوْزَهٍ خَشْناءَ، يَغْلُظُ كَلْمُها وَ يَخْشُنُ مَسُّها، وَ يَكْثُرُ الْعِثارُ فيها، وَ الْاعْتِذارُ مِنْها، فَصاحِبُها كَراكِبِ الصَّعْبَهِ إ نْ اءَشْنَقَ لَها خَرَمَ، وَ إ نْ اءسْلَسَ لَها تَقَحَّمَ، فَمُنِىَ النّاسُ لَعَمْرُ اللّهِ، بِخَبْطٍ وَ شِماسٍ، وَ تَلَوُّنٍ وَ اعْتِراضٍ، فَصَبَرْتُ عَلى طُولِ الْمُدَّهِ وَ شِدَّهِ الْمِحْنَهِ. حَتّى اذا مَضى لِسَبِيلِه ، جَعَلَها فِى جَماعَهٍ زَعَمَ اءَنِّى اءَحَدُهُمْ، فَيا للّهِ وَ لِلشُّورى ، مَتَى اعْتَرَضَ الرَّيْبُ فِىَّ مَعَ الْاءَوَّلِ مِنْهُمْ حَتّى صِرْتُ اءُقْرَنُ الى هذِهِ النَّظائِرِ لكِنِّى اءَسْفَفْتُ اذْ اءَسَفُّوا وَ طِرْتُ اذْ طارُواْ، فَصَغا رَجُلٌ مِنْهُمْ لِضِغْنِهِ، وَ مالَ الْآخَرُ لِصِهْرِهِ، مَعَ هَنٍ وَ هَنٍ.

إ لى اءَنْ قامَ ثالِثُ الْقومِ نافِجا حِضْنَيْهِ بَيْنَ نَشِيلِهِ وَ مُعْتَلَفِهِ، وَ قامَ مَعَهُ بَنُو اءَبِيهِ يَخْضِمُونَ مالَ اللّهِ خَضْمَه الا بِلِ نِبْتَهَ الرَّبِيعِ، الى اءَنِ انْتَكَثَ فَتْلُهُ، وَ اءَجْهَزَ عَلَيْهِ عَمَلُهُ وَ كَبَتْ بِهِ بِطْنَتُهُ.
فما راعَنِى الا وَ النّاسُ الَىَّ كَعُرْفِ الضَّبُع يَنْثالُونَ عَلَىَّ مِنْ كُلِّ جانِبٍ، حَتّى لَقَدْ وُطِى ءَ الْحَسَنانِ، وَ شُقَّ عِطافِى ، مُجْتَمِعِينَ حَوْلِى كَرَبِيضَهِ الْغَنَم فَلَمّا نَهَضتُ بِالْاءمْرِ نَكَثَتْ طائِفَهٌ وَ مَرَقَتْ اءُخْرى وَ قَسَطَ آخَرُونَ كَاءَنَّهُمْ لَمْ يِسْمَعُوا اللّهَ سُبْحانَهُ يِقُولُ: "تِلْكَ الدّارُ الاخِرَهُ نَجْعَلُها لِلَّذِينَ لا يُرِيدُونَ عُلُوَّا فِى الْاءَرْضِ وَ لا فَسادا وَ الْعاقِبَهُ لِلْمُتَّقِينَ، "بَلى وَ اللّهِ لَقَدْ سَمِعُوها وَ وَعَوْها، وَ لكِنَّهُمْ حَلِيَتِ الدُّنْيا فِى اءَعْيُنِهِمْ وَ راقَهُم زِبرِجُها.
اءَما وَ الَّذِى فَلَقَ الحَبَّهَ، وَ بَرَاءَ النَّسَمَهَ لَوْ لا حُضُورُ الْحاضِرِ وَ قِيامُ الْحُجَّهِ بِوُجُودِ النّاصِرِ، وَ ما اءَخَذَ اللّهُ عَلَى الْعُلَماءِ اءَنْ لا يُقارُّوا عَلى كِظَّهَ ظالِم وَ لا سَغَبِ مَظلُومٍ لاْلَقْيْتُ حَبْلَها عَلى غارِبها وَ لَسَقَيْتُ آخِرَها بِكَاءْسِ اءوَّلِها، وَ لالْفَيْتُمْ دُنْياكُمْ هذِهِ اءَزْهَدَ عِنْدى مِنْ عَفْطَهِ عَنْزٍ.
((قالُوا: وَ قامَ إ لَيْهِ رَجُلُ مِنْ اءَهْلِ السَّوادِ عِنْدَ بُلُوغِهِ الى هذَا الْمَوْضِعِ مِنْ خُطْبَتِهِ، فَناوَلَهُ كِتابا فَاءَقْبَلَ يَنْظُرُ فِيهِ. ((فَلَمَّا فَرَغَ مِنْ قِرَاءَتِهِ)) قَالَ لَهُ ابْنُ عَبَّاسٍ يَا اءَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ لَوِ اطَّرَدَتْ مَقالَتَكَ مِنْ حَيْثُ اءَفْضَيْتَ فَقَالَ هَيْهَاتَ يَا ابْنَ عَبَّاسٍ تِلْكَ شِقْشِقَةٌ هَدَرَتْ ثُمَّ قَرَّتْ.
قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ فَوَاللَّهِ مَا اءَسَفْتُ عَلَى كَلاَمٍ قَطُّ كَاءَسَفِي اءَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع بَلَغَ مِنْهُ حَيْثُ اءَرَادَ.
قَوْلُهُ ع فِى هذِهِ الْخُطْبَهِ (كَراكِبِ الصَّعْبَةِ إ نْ اءَشْنَقَ لَها خَرَمْ وَ إِنْ اءَسْلَسْ لَها تَقَحَّمَ) يُريدُ اءنَّهُ إ ذا شَدَّدَ عَلَيْها فِي جَذْبِ الْزَّمامِ وَ هِىٍَّ تُنازِعُهُ رَاءْسَها خَرَمَ اءَنْفَها و إِنْ اءَرْخى لَها شَيْئَا مَعَ صُعُوبَتِها تَقَحَّمَتْ بِهِ فَلَمْ يَمْلِكْها، يُقالُ: اءشْنَقَ الْنَاقَةَ إ ذا جَذَبَ رَاءْسَها بِالزَّمامِ فَرَفَعَهُ وَ شَنَقَها اءَيْضا.
ذَكَرَ ذلِكَ ابْنُ السِّكَّيتِ فِي إ صْلاحِ الْمَنْطِقِ وَ إِنَّما قالَ ع : (اءَشْنَقَ لَها) وَ لَمْ يَقُلْ اءَشْنَقَها لا نَّهُ جَعَلَهُ فِي مُقابَلَةِ قَوْلِهِ اءَسْلَسَ لَها فَكَاءَنَّهُ ع قالَ: إ نْ رَفَعَ لَها رَاءسَها بِمَعْنى
اءَمْسَكَهُ عَلَيْها بِالزَّمامِ وَ فِى الْحَديثِ اَنَّ رَسَولُ اللّهِ ص خَطَبَ عَلى ناقَتِهِ وَ قَدْ شَنَقَ لَها فَهِىَ تَقْصَعُ بِجُرَّتِها، وَ مِنْ الشَاهِدِ عَلى اءَنَّ اءَشْنَقَ بِمَعْنى شَنَقَ قَوْلَ عَدِىِّ بْنِ زَيْدِ الْعِبادىِّ:
ساءَها ما بِنا تَبَيَّنَ فِى الاءيْدِى وَ اشْناقُها الى الاءعْناقِ

ساءها ما بنا تبيّن في الا يدي                           و إ شناقها إ لى الا عناق

 


ترجمه خطبه شماره 3:

آگاه باشيد. به خدا سوگند كه ((فلان )) خلافت را چون جامه اى بر تن كرد و نيك مى دانست كه پايگاه من نسبت به آن چونان محور است به آسياب . سيلها از من فرو مى ريزد و پرنده را ياراى پرواز به قله رفيع من نيست . پس ميان خود و خلافت پرده اى آويختم و از آن چشم پوشيدم و به ديگر سو گشتم و رخ برتافتم . در انديشه شدم كه با دست شكسته بتازم يا بر آن فضاى ظلمانى شكيبايى ورزم ، فضايى كه بزرگسالان در آن سالخورده شوند و خردسالان به پيرى رسند و مؤ من ، همچنان رنج كشد تا به لقاى پروردگارش نايل آيد. ديدم ، كه شكيبايى در آن حالت خردمندانه تر است و من طريق شكيبايى گزيدم ، در حالى كه ، همانند كسى بودم كه خاشاك به چشمش رفته ، و استخوان در گلويش مانده باشد. مى ديدم ، كه ميراث من به غارت مى رود.
تا آن ((نخستين )) به سراى ديگر شتافت و مسند خلافت را به ديگرى واگذاشت .

شتان ما يومى على كورها                   و يوم حيان اخى جابر

  ((چه فرق بزرگى است ميان زندگى من بر پشت اين شتر و زندگى حيان برادر جابر)).
اى شگفتا. در آن روزها كه زمام كار به دست گرفته بود همواره مى خواست كه مردم معافش دارند ولى در سراشيب عمر، عقد آن عروس را بعد از خود به ديگرى بست . بنگريد كه چسان دو پستانش را، آن دو، ميان خود تقسيم كردند و شيرش را دوشيدند. پس خلافت را به عرصه اى خشن و درشتناك افكند، عرصه اى كه درشتى اش پاى را مجروح مى كرد و ناهموارى اش رونده را به رنج مى افكند. لغزيدن و به سر درآمدن و پوزش خواستن فراوان شد. صاحب آن مقام ، چونان مردى بود سوار بر اشترى سركش كه هرگاه مهارش را مى كشيد، بينى اش ‍ مجروح مى شد و اگر مهارش را سست مى كرد، سوار خود را هلاك مى ساخت . به خدا سوگند، كه در آن روزها مردم ، هم گرفتار خطا بودند و هم سركشى . هم دستخوش بى ثباتى بودند و هم اعراض از حق . و من بر اين زمان دراز در گرداب محنت ، شكيبايى مى ورزيدم تا او نيز به جهان ديگر شتافت و امر خلافت را در ميان جماعتى قرار داد كه مرا هم يكى از آن قبيل مى پنداشت . بار خدايا، در اين شورا از تو مدد مى جويم . چسان در منزلت و مرتبت من نسبت به خليفه نخستين ترديد روا داشتند، كه اينك با چنين مردمى همسنگ و همطرازم شمارند. هرگاه چون پرندگان روى در نشيب مى نهادند يا بال زده فرا مى پريدند، من راه مخالفت نمى پيمودم و با آنان همراهى مى نمودم . پس ، يكى از ايشان كينه ديرينه اى را كه با من داشت فراياد آورد و آن ديگر نيز از من روى بتافت كه به داماد خود گرايش يافت . و كارهاى ديگر كردند كه من از گفتنشان كراهت دارم .
آنگاه ((سومى )) برخاست ، در حالى كه از پرخوارگى باد به پهلوها افكنده بود و چونان ستورى كه همّى جز خوردن در اصطبل نداشت . خويشاوندان پدريش با او همدست شدند و مال خدا را چنان با شوق و ميل فراوان خوردند كه اشتران ، گياه بهارى را. تا سرانجام ، آنچه را تابيده بود باز شد و كردارش قتلش را در پى داشت . و شكمبارگيش به سر درآوردش .
بناگاه ، ديدم كه انبوه مردم روى به من نهاده اند، انبوه چون يالهاى كفتاران . گرد مرا از هر طرف گرفتند، چنان كه نزديك بود استخوانهاى بازو و پهلويم را زير پاى فرو كوبند و رداى من از دو سو بر دريد. چون رمه گوسفندان مرا در بر گرفتند. اما، هنگامى كه ، زمام كار را به دست گرفتم جماعتى از ايشان عهد خود شكستند و گروهى از دين بيرون شدند و قومى همدست ستمكاران گرديدند. گويى ، سخن خداى سبحان را نشنيده بودند كه مى گويد: ((سراى آخرت از آن كسانى است كه در زمين نه برترى مى جويند و نه فساد مى كنند و سرانجام نيكو از آن پرهيزگاران است )).
آرى ، به خدا سوگند كه شنيده بودند و دريافته بودند، ولى دنيا در نظرشان آراسته جلوه مى كرد و زر و زيورهاى آن فريبشان داده بود.
بدانيد. سوگند به كسى كه دانه را شكافته و جانداران را آفريده ، كه اگر انبوه آن جماعت نمى بود، يا گرد آمدن ياران حجت را بر من تمام نمى كرد و خدا از عالمان پيمان نگرفته بود كه در برابر شكمبارگى ستمكاران و گرسنگى ستمكشان خاموشى نگزينند، افسارش را بر گردنش مى افكندم و رهايش مى كردم و در پايان با آن همان مى كردم كه در آغاز كرده بودم . و مى ديديد كه دنياى شما در نزد من از عطسه ماده بزى هم كم ارج تر است .
چون سخنش به اينجا رسيد، مردى از مردم ((سواد)) عراق برخاست و نامه اى به او داد.
على (ع ) در آن نامه نگريست . چون از خواندن فراغت يافت ، ابن عباس ‍ گفت : يا اميرالمؤ منين چه شود اگر گفتار خود را از آنجا كه رسيده بودى پى مى گرفتى . فرمود: هيهات ابن عباس ، اشتر خشمگين را آن پاره گوشت از دهان جوشيدن گرفت و سپس ، به جاى خود بازگشت . ابن عباس گويد، كه هرگز بر سخنى دريغى چنين نخورده بودم كه بر اين سخن كه اميرالمؤ منين نتوانست در سخن خود به آنجا رسد كه آهنگ آن كرده بود.
معنى سخن امام كه مى فرمايد: ((كراكب الصعبة إ ن اشنق لها خرم و ان اسلس لها تقحّم )) اين است ، كه اگر سوار، مهار شتر را بكشد و اشتر سر بر تابد بينى اش پاره شود و اگر با وجود سركشى مهارش را سست كند، سرپيچى كند و سوارش نتواند كه در ضبطش آورد. مى گويند: ((اشنق الناقة )) زمانى كه سرش را كه در مهار است بكشد و بالا گيرد. ((شنقها)) نيز به همين معنى است و ابن سكيت صاحب اصلاح المنطق چنين گويد. و گفت : ((اشنق لها)) و نگفت : ((اشنقها)) تا در برابر جمله ((اسلس لها)) قرار گيرد گويى ، امام (عليه السلام ) مى فرمايد: اگر سر را بالا نگه دارد او را به همان حال وامى گذارد. و در حديث آمده است كه رسول (صلى اللّه عليه و آله ) سوار بر ناقه خود براى مردم سخن مى گفت و مهار ناقه را باز كشيده بود (شنق لها) و ناقه نشخوار مى كرد. (از اين حديث معلوم مى شود كه شنق و اشنق به يك معنى است .) و شعر عدى بن زيد عبادى هم كه مى گويد:
شاهدى است كه اشنق به معنى شنق است .
معنى بيت (از فيض ) : شترهاى سركشى كه زمامشان در دست ما نبوده رام نيستند، بد شترهايى هستند.

 



:: موضوعات مرتبط: , ,
:: برچسب‌ها: خطبه شماره 3 , نهج البلاغه , نهج , کلام امیر المومنین , کلام حضرت علی , حضرت علی , خطبه نهج البلاغه ,
:: بازدید از این مطلب : 491
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : یک شنبه 5 شهريور 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : webomomi120

بسم الله الرحمن الرحيماللّهُمّ وَ حَمَلَةُ عَرْشِكَ الّذِينَ لَا يَفْتُرُونَ مِنْ تَسْبِيحِكَ، وَ لَا يَسْأَمُونَ مِنْ تَقْدِيسِكَ، وَ لَا يَسْتَحْسِرُونَ مِنْ عِبَادَتِكَ، وَ لَا يُؤْثِرُونَ التّقْصِيرَ عَلَى الْجِدّ فِي أَمْرِكَ، وَ لَا يَغْفُلُونَ عَنِ الْوَلَهِ إِلَيْكَ‏ وَ إِسْرَافِيلُ صَاحِبُ الصّورِ، الشّاخِصُ الّذِي يَنْتَظِرُ مِنْكَ الْإِذْنَ، وَ حُلُولَ الْأَمْرِ، فَيُنَبّهُ بِالنّفْخَةِ صَرْعَى رَهَائِنِ الْقُبُورِ. وَ مِيكَائِيلُ ذُو الْجَاهِ عِنْدَكَ، وَ الْمَكَانِ الرّفِيعِ مِنْ طَاعَتِكَ. وَ جِبْرِيلُ الْأَمِينُ عَلَى وَحْيِكَ، الْمُطَاعُ فِي أَهْلِ سَمَاوَاتِكَ، الْمَكِينُ لَدَيْكَ، الْمُقَرّبُ عِنْدَكَ‏ وَ الرّوحُ الّذِي هُوَ عَلَى مَلَائِكَةِ الْحُجُبِ. وَ الرّوحُ الّذِي هُوَ مِنْ أَمْرِكَ، فَصَلّ عَلَيْهِمْ، وَ عَلَى الْمَلَائِكَةِ الّذِينَ مِنْ دُونِهِمْ مِنْ سُكّانِ سَمَاوَاتِكَ، وَ أَهْلِ الْأَمَانَةِ عَلَى رِسَالَاتِكَ‏ وَ الّذِينَ لَا تَدْخُلُهُمْ سَأْمَةٌ مِنْ دُءُوبٍ، وَ لَا إِعْيَاءٌ مِنْ لُغُوبٍ وَ لَا فُتُورٌ، وَ لَا تَشْغَلُهُمْ عَنْ تَسْبِيحِكَ الشّهَوَاتُ، وَ لَا يَقْطَعُهُمْ عَنْ تَعْظِيمِكَ سَهْوُ الْغَفَلَاتِ. الْخُشّعُ الْأَبْصَارِ فَلَا يَرُومُونَ النّظَرَ إِلَيْكَ، النّوَاكِسُ الْأَذْقَانِ، الّذِينَ قَدْ طَالَتْ رَغْبَتُهُمْ فِيمَا لَدَيْكَ، الْمُسْتَهْتَرُونَ بِذِكْرِ آلَائِكَ، وَ الْمُتَوَاضِعُونَ دُونَ عَظَمَتِكَ وَ جَلَالِ كِبْرِيَائِكَ‏ وَ الّذِينَ يَقُولُونَ إِذَا نَظَرُوا إِلَى جَهَنّمَ تَزْفِرُ عَلَى أَهْلِ مَعْصِيَتِكَ سُبْحَانَكَ مَا عَبَدْنَاكَ حَقّ عِبَادَتِكَ. فَصَلّ عَلَيْهِمْ وَ عَلَى الرّوْحَانِيّينَ مِنْ مَلَائِكَتِكَ، وَ أَهْلِ الزّلْفَةِ عِنْدَكَ، وَ حُمّالِ الْغَيْبِ إِلَى رُسُلِكَ، وَ الْمُؤْتَمَنِينَ عَلَى وَحْيِكَ‏ وَ قَبَائِلِ الْمَلَائِكَةِ الّذِينَ اخْتَصَصْتَهُمْ لِنَفْسِكَ، وَ أَغْنَيْتَهُمْ عَنِ الطّعَامِ وَ الشّرَابِ بِتَقْدِيسِكَ، وَ أَسْكَنْتَهُمْ بُطُونَ أَطْبَاقِ سَمَاوَاتِكَ. وَ الّذِينَ عَلَى أَرْجَائِهَا إِذَا نَزَلَ الْأَمْرُ بِتَمَامِ وَعْدِكَ‏ وَ خُزّانِ الْمَطَرِ وَ زَوَاجِرِ السّحَابِ‏ وَ الّذِي بِصَوْتِ زَجْرِهِ يُسْمَعُ زَجَلُ الرّعُودِ، وَ إِذَا سَبَحَتْ بِهِ حَفِيفَةُ السّحَابِ الْتَمَعَتْ صَوَاعِقُ الْبُرُوقِ. وَ مُشَيّعِي الثّلْجِ وَ الْبَرَدِ، وَ الْهَابِطِينَ مَعَ قَطْرِ الْمَطَرِ إِذَا نَزَلَ، وَ الْقُوّامِ عَلَى خَزَائِنِ الرّيَاحِ، وَ الْمُوَكّلِينَ بِالْجِبَالِ فَلَا تَزُولُ‏ وَ الّذِينَ عَرّفْتَهُمْ مَثَاقِيلَ الْمِيَاهِ، وَ كَيْلَ مَا تَحْوِيهِ لَوَاعِجُ الْأَمْطَارِ وَ عَوَالِجُهَا وَ رُسُلِكَ مِنَ الْمَلَائِكَةِ إِلَى أَهْلِ الْأَرْضِ بِمَكْرُوهِ مَا يَنْزِلُ مِنَ الْبَلَاءِ وَ مَحْبُوبِ الرّخَاءِ وَ السّفَرَةِ الْكِرَامِ الْبَرَرَةِ، وَ الْحَفَظَةِ الْكِرَامِ الْكَاتِبِينَ، وَ مَلَكِ الْمَوْتِ وَ أَعْوَانِهِ، وَ مُنْكَرٍ وَ نَكِيرٍ، وَ رُومَانَ فَتّانِ الْقُبُورِ، وَ الطّائِفِينَ بِالْبَيْتِ الْمَعْمُورِ، وَ مَالِكٍ، وَ الْخَزَنَةِ، وَ رِضْوَانَ، وَ سَدَنَةِ الْجِنَانِ. وَ الّذِينَ لَا يَعْصُونَ اللّهَ مَا أَمَرَهُمْ، وَ يَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ‏ وَ الّذِينَ يَقُولُونَ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدّارِ وَ الزّبَانِيَةِ الّذِينَ إِذَا قِيلَ لَهُمْ خُذُوهُ فَغُلّوهُ ثُمّ الْجَحِيمَ صَلّوهُ ابْتَدَرُوهُ سِرَاعاً، وَ لَمْ يُنْظِرُوهُ. وَ مَنْ أَوْهَمْنَا ذِكْرَهُ، وَ لَمْ نَعْلَمْ مَكَانَهُ مِنْكَ، و بِأَيّ أَمْرٍ وَكّلْتَهُ. وَ سُكّانِ الْهَوَاءِ وَ الْأَرْضِ وَ الْمَاءِ وَ مَنْ مِنْهُمْ عَلَى الْخَلْقِ‏ فَصَلّ عَلَيْهِمْ يَومَ يَأْتِي كُلّ نَفْسٍ مَعَهَا سَائِقٌ وَ شَهِيدٌ وَ صَلّ عَلَيْهِمْ صَلَاةً تَزِيدُهُمْ كَرَامَةً عَلَى كَرَامَتِهِمْ وَ طَهَارَةً عَلَى طَهَارَتِهِمْ‏ اللّهُمّ وَ إِذَا صَلّيْتَ عَلَى مَلَائِكَتِكَ وَ رُسُلِكَ وَ بَلّغْتَهُمْ صَلَاتَنَا عَلَيْهِمْ فَصَلّ عَلَيْنَا بِمَا فَتَحْتَ لَنَا مِنْ حُسْنِ الْقَوْلِ فِيهِمْ، إِنّكَ جَوَادٌ كَرِيمٌ.

 

به نام خداوند بخشنده ی مهربانخدايا و امّا، حمله عرشت که از تسبيح تو سست نمي‌شوند، و از تقديست ملول نمي‌گردند و از عبادتت وا نمي‌مانند، و در مقام امر تو کوتاهي را بر کوشش نمي‌گزينند و از شدت اشتياق به قرب تو غافل نمي‌شوند و اسرافيل صاحب صور که «چشم بر حکم و گوش بر فرمان» در انتظار صدور دستور و حلول امر تو است تا به دميدن در صور در افتادگان به زندان قبور را از خواب مرگ بيدار کند و ميکائيل که نزد تو صاحب جاه و از طاعت تو بلند جايگاه است و جبرئيل امين وحيت که فرمانروا در ميان اهل آسمان‌هاست و صاحب منزلت در پيشگاهت و مقرّب درگاهت و بر آن روح که بر فرشتگان پرده‌دار حرم کبريايي‌ات گمارده است. آن روح که از عالم امر تو است، پس بر همگي ايشان رحمت فرست، همچنين بر فرشتگاني که پايين‌تر از ايشانند از ساکنان آسمان‌هايت، و اهل امانت بر پيام‌هايت و آن فرشتگان که از کوشش ملول نمي‌شوند، و از هيچ تعبي واماندگي و سستي نمي‌گيرند، و هوس‌ها ايشان را از تسبيح تو باز نمي‌دارد و سهوي که ناشي از غفلت‌ها است، رشته تعظيم‌شان را در پيشگاه تو نمي‌گسلد، چشم خشوع فرو بستگاني که تمناي نگريستن به نور جمال تو در ضميرشان نمي‌گذرد و سر تعظيم به زير افکندگاني که آتش شوق‌شان به کمال معرفت و زلال محبّت نمي‌افسرد، آنان که سودازدگان ياد عطاياي تواند و خاضع و راکع در برابر عظمت شکوه کبرياي تواند و بر آن فرشتگان که چون دوزخ را بر گنهکاران خروشان بينند همي‌گويند: «منزهي تو (اي خدا) ما تو را چنان که سزاوار عبادت تو است عبادت نکرديم».
پس رحمت فرست بر ايشان و رحمت‌گستران از فرشتگانت، و اهل قرب و منزلت در پيشگاهت و حاملين پيام غيب به سوي پيغمبرانت، و امناء بر وحيت، و بر آن قبايل از فرشتگان که ايشان را به خود اختصاص بخشيده‌اي و به وسيله تسبيح و تقديس خود از خوردني و آشاميدني بي‌نياز کرده‌اي و در اندرون طبقات آسمان‌هايت جاي داده‌اي، و بر آن فرشتگان که چون فرمان به انجام وعده‌ات به قيام رستاخيز صادر شود بر اطراف آسمان‌ها گماشته شوند و بر خزانه‌داران باران و رانندگان ابر و بر آن فرشته‌اي که از صداي زجرش بانگ رعدها شنيده شود، و چون ابر خروشان به وسيله او به شنا درآيد شعله‌هاي برق‌ها بدرخشد، و بر فرشتگاني که دانه‌هاي برف تگرگ را بدرقه مي‌کنند، و فرشتگاني با قطره‌هاي باران فرود مي‌آيند، و فرشتگاني که وکيل‌اند بر خزانه باد و فرشتگاني که بر کوه‌ها گماشته شده‌اند تا از جاي در نروند، و فرشتگاني که مقدار وزن آب‌ها وکيل باران‌هاي سخت و رگبارهاي متراکم را به ايشان شناسانده‌اي و فرستادگان از فرشتگانت که با محنت بلاي ناگوار يا نعمت دلپسند سرشار به اهل زمين فرود مي‌آيند و بر سفيران بزرگوار نيکوکار، از فرشتگان پروردگار و پاسداران عالي‌قدر و نويسندگان اعمال ابرار و فجار و بر فرشته مرگ و يارانش و بر منکر و نکير و بر «رومان» آزمايش کننده اهل قبور و بر طواف کنندگان بيت المعمور و بر مالک و خازنان دوزخ، و بر رضوان و کليد‌داران بهشت، و بر فرشتگاني که مأمور آتش‌اند و خدا را در آنچه به ايشان فرمان دهد نافرماني نمي‌کنند، و مأموريت خود را انجام مي‌دهند و بر فرشتگاني که به اهل بهشت مي‌گويند: «درود بر شما باد در برابر آنکه صبر کرديد پس اينک بهشت نيکو سرانجامي است» و بر فرشتگان پاسباني که چون به ايشان گفته شود که: «او را بگيريد و در غل کشيد و به دوزخ در افکنيد» شتابان به سوي دوزخ رومي‌آورند و گنهکار را مهلت نمي‌دهند و بر هر فرشته‌اي که نام او را از شمار انداختيم، و منزلت و مقامش را نزد تو و مأموريتي را که به او محوّل فرموده‌اي ندانستيم. و بر فرشتگان ساکن هوا و زمين و آب. و بر هر فرشته‌اي که بر خلق گماشته‌اي پس بر همگي ايشان رحمت فرست آن روز که هر کسي در حالتي به عرصه قيامت مي‌آيد که راننده‌اي و گواهي با او است. و رحمت فرست بر ايشان که کرامتي بر کرامت و پاکيزگي بر پاکيزگي‌شان بيفزايد.
خدايا و چون بر فرشتگان و فرستادگانت رحمت فرستي و درود ما را به ايشان رساني پس به سبب آنکه ما را به ذکر خير ايشان توفيق داده‌اي بر ما نيز رحمت فرست. زيرا که تو بخشايش‌گر و کريمي.



:: موضوعات مرتبط: , ,
:: برچسب‌ها: نيايش در طلب رحمت بر حمله عرش و بر هر فرشته مقرب , صحیفه سجادیه , صحیفه , سجادیه , نیایش در طلب رحمت , فرشته مقرب ,
:: بازدید از این مطلب : 473
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : یک شنبه 5 شهريور 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : webomomi120

بسم الله الرحمن الرحيموَ الْحَمْدُ لِلّهِ الّذِي مَنّ عَليْنَا بِمُحَمّدٍ نَبِيّهِ صَلّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ دُونَ الْأُمَمِ الْمَاضِيَةِ وَ الْقُرُونِ السّالِفَةِ، بِقُدْرَتِهِ الّتِي لَا تَعْجِزُ عَنْ شَيْ‏ءٍ وَ إِنْ عَظُمَ، وَ لَا يَفُوتُهَا شَيْ‏ءٌ وَ إِنْ لَطُفَ. فَخَتَمَ بِنَا عَلَى جَمِيعِ مَنْ ذَرَأَ، وَ جَعَلَنَا شُهَدَاءَ عَلَى مَنْ جَحَدَ، وَ كَثّرَنَا بِمَنّهِ عَلَى مَنْ قَلّ. اللّهُمّ فَصَلّ عَلَى مُحَمّدٍ أَمِينِكَ عَلَى وَحْيِكَ، وَ نَجِيبِكَ مِنْ خَلْقِكَ، وَ صَفِيّكَ مِنْ عِبَادِكَ، إِمَامِ الرّحْمَةِ، وَ قَائِدِ الْخَيْرِ، وَ مِفْتَاحِ الْبَرَكَةِ. كَمَا نَصَبَ لِأَمْرِكَ نَفْسَهُ‏ وَ عَرّضَ فِيكَ لِلْمَكْرُوهِ بَدَنَهُ‏ وَ كَاشَفَ فِي الدّعَاءِ إِلَيْكَ حَامّتَهُ‏ وَ حَارَبَ فِي رِضَاكَ أُسْرَتَهُ‏ وَ قَطَعَ فِي إِحْيَاءِ دِينِكَ رَحِمَهُ. وَ أَقْصَى الْأَدْنَيْنَ عَلَى جُحُودِهِمْ‏ وَ قَرّبَ الْأَقْصَيْنَ عَلَى اسْتِجَابَتِهِمْ لَكَ. وَ وَالَى فِيكَ الْأَبْعَدِينَ‏ وَ عَادَى فِيكَ الْأَقْرَبِينَ‏ و أَدْأَبَ نَفْسَهُ فِي تَبْلِيغِ رِسَالَتِكَ‏ وَ أَتْعَبَهَا بِالدّعَاءِ إِلَى مِلّتِكَ. وَ شَغَلَهَا بِالنّصْحِ لِأَهْلِ دَعْوَتِكَ‏ وَ هَاجَرَ إِلَى بِلَادِ الْغُربَةِ، وَ مَحَلّ النّأْيِ عَنْ مَوْطِنِ رَحْلِهِ، وَ مَوْضِعِ رِجْلِهِ، وَ مَسْقَطِ رَأْسِهِ، وَ مَأْنَسِ نَفْسِهِ، إِرَادَةً مِنْهُ لِإِعْزَازِ دِينِكَ، وَ اسْتِنْصَاراً عَلَى أَهْلِ الْكُفْرِ بِكَ. حَتّى اسْتَتَبّ لَهُ مَا حَاوَلَ فِي أَعْدَائِكَ‏ وَ اسْتَتَمّ لَهُ مَا دَبّرَ فِي أَوْلِيَائِكَ. فَنَهَدَ إِلَيْهِمْ مُسْتَفْتِحاً بِعَوْنِكَ، وَ مُتَقَوّياً عَلَى ضَعْفِهِ بِنَصْرِكَ‏ فَغَزَاهُمْ فِي عُقْرِ دِيَارِهِمْ. وَ هَجَمَ عَلَيْهِمْ فِي بُحْبُوحَةِ قَرَارِهِمْ‏ حَتّى ظَهَرَ أَمْرُكَ، وَ عَلَتْ كَلِمَتُكَ، وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ. اللّهُمّ فَارْفَعْهُ بِمَا كَدَحَ فِيكَ إِلَى الدّرَجَةِ الْعُلْيَا مِنْ جَنّتِكَ‏ حَتّى لَا يُسَاوَى فِي مَنْزِلَةٍ، وَ لَا يُكَافَأَ فِي مَرْتَبَةٍ، وَ لَا يُوَازِيَهُ لَدَيْكَ مَلَكٌ مُقَرّبٌ، وَ لَا نَبِيّ‏ٌ مُرْسَلٌ. وَ عَرّفْهُ فِي أَهْلِهِ الطّاهِرِينَ وَ أُمّتِهِ الْمُؤْمِنِينَ مِنْ حُسْنِ الشّفَاعَةِ أَجَلّ مَا وَعَدْتَهُ‏ يَا نَافِذَ الْعِدَةِ، يَا وَافِيَ الْقَوْلِ، يَا مُبَدّلَ السّيّئَاتِ بِأَضْعَافِهَا مِنَ الْحَسَنَاتِ إِنّكَ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ.

 

به نام خداوند بخشنده ی مهربانسپاس خدايي را که نعمت وجود محمّد صلي الله عليه و آله را به ما ارزاني داشت، نه بر امم گذشته و قرون در نوشته؛ به آن قدرت خود که از هيچ چيز به هر بزرگي که باشد فرو نمي‌ماند، و چيزي به هر خردي که باشد از آن فوت نمي‌گردد. پس ما را خاتم همه آفريدگان از امم قرار داد، و بر منکران گواه گرفت، و در پرتو لطف خود، بر اممي که از جهت شماره و ثروت و قدرت اندک بودند، فزوني بخشيد. خدايا، پس رحمت فرست بر محمّد: امين تو بر وحيت، و برگزيده‌ات از آفريدگانت، و پسنديده‌ات از بندگانت، امام رحمت و قافله سالار خير و برکت، هم‌چنان که او براي اجراي فرمان تو جان خويش را به مشقّت انداخت، و در راه تو بدن خود را آماج تيرهاي آزار ساخت، و در دعوت به سوي تو با خويشان خود در افتاد و براي خشنودي تو با قبيله خود کارزار نمود و در راه إحياي دين تو رشته خويشاوندي خود را بگسيخت و نزديک‌ترين بستگانش را به علت اصرار بر انکار تو از خويش دور کرد و دورترين مردم را به جهت پذيرفتن دين تو به خود نزديک ساخت، و براي تو با دورترين مردم دوستي گزيد و با نزديک‌ترين آنها دشمني ورزيد، و جان خود را در رساندن پيام تو فرو خست و به سبب دعوت به شريعت تو به رنج افکند و به نصيحت پذيرندگان دعوتت مشغول داشت و به سرزمين غربت و محل دوري از جايگاه اهل و عشيرت و منشأ و مولد و آرامگاه جانش هجرت کرد، به قصد آنکه دين تو را عزيز سازد و بر کافران به تو غلبه کند تا تصميمش درباره دشمنان تو راست و استوار آمد، و تدبيرش درباره دوستانت به کمال پيوست، پس در حالي که از تو ياري مي‌جست و در ناتواني از تو نيرو مي‌گرفت؛ به جنگ دشمنان برخاست تا به کنج خانه‌هاشان لشگر کشيد، و در ميان آرامگاهشان بر ايشان هجوم برد، تا فرمان تو آشکار و کلمه‌ات بلند گرديد؛ اگر چه مشرکين کراهت مي‌داشتند.
خدايا پس به سبب زحمتي که براي تو کشيده؛ او را به بالاترين درجات بهشت برآورد، تا کسي در منزلت با او برابر نباشد و در مرتبت با او همسر نگردد و هيچ فرشته مقرّب و پيغمبر مرسل نزد تو با او به موازات برنيايد. و قبول شفاعتش را در ميان اهل‌بيت طاهرين و مؤمنان از اُمّتش بيش از آنچه وعده داده‌اي به او اعلام فرماي، اي کسي که وعده‌ات نافذ است. اي کسي که بدي‌ها را به چندين برابرش از خوبي‌ها تبديل مي‌کني! زيرا که تو صاحب فضل عظيمي!



:: موضوعات مرتبط: , ,
:: برچسب‌ها: نيايش پس از ستايش خدا در طلب رحمت بر رسول خدا صلی الله عليه و آله , صحیفه سجادیه , صحیفه , سجادیه , ستایش خدا در طلب رحمت , رحمت , ستایش خدا ,
:: بازدید از این مطلب : 473
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : یک شنبه 5 شهريور 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : webomomi120

 



:: موضوعات مرتبط: , ,
:: برچسب‌ها: صفحه اول روزنامه های یکشنبه 5 شهریور 96 , روزنامه , روزنامه امروز , روزنامه 5شهریور , روزنامه شهریور , روزنامه یکشنبه 5/ 6 / 96 ,
:: بازدید از این مطلب : 522
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : یک شنبه 5 شهريور 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : webomomi120

 

 

چرا ائمه ی شیعیان از نسل امام حسن علیه السلام نیستند؟


هم چنین در کتاب برادران عربستان سعودی آمده است:
معلوم و مشخص است که الحسن بن علی -رضی الله عنهما- مادرش فاطمه-رضی الله عنها- می‌ باشد، و از آل عبا و نزد شیعه از ائمه معصومین است، و در این مورد او با برادرش حسین -رضی الله عنه- فرقی ندارد، پس چرا امامت به فرزندان الحسن نرسید و در فرزندان حسین ادامه یافت؟!!!پدر و مادرشان یکی است، هر دو سیّد هستند، و الحسن یک امتیاز بر حسین دارد و آن اینکه از او بزرگتر است؟ آیا پاسخ قانع‌ کننده ‌ای در این مورد هست؟!
[1]- اشاره به حدیثی است که پیامبر -صلى الله علیه وآله وسلم- در حالی که چادری بافته شده از موی سیاه بر تن داشت علی و فاطمه و حسن و حسین -رضی الله عنهم- را فرا خواند و داخل آن چادر نمود و: ﴿إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً﴾. (الأحزاب: 33). «خداوند فقط مى‏ خواهد پلیدى و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملا شما را پاک سازد». را تلاوت کرد. به روایت مسلم در فضائل الصحابة


سوال شامل دو بخش می باشد:
1-چراامامت به فرزندان امام حسن علیه السلام  نرسید ودرفرزندان امام حسین علیه السلام ادامه یافت؟
2-پدر و مادرشان یکی است،هردو سیّد هستند، وامام حسن علیه السلام یک امتیاز بر حسین علیه السلامدارد و آن اینکه از او بزرگتر است؟ آیا پاسخ قانع‌ کننده ‌ای در این مورد هست؟!


پاسخ کوتاه:
1- اللَّهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسالَتَه‏انعام124خدااگاهتراست که رسالت خویش راکجاقراردهد
2 - یعقوب پیامبر ١٢ فرزند داشت بنیامین و یوسف(علیه السلام) از همه کوچکتر بودند
3 -حضرت موسی از هارون(علی نبینا و آله و علیهما السلام)کوچک تر بودند.
4-چه بسا اگر امامت در نسل امام حسن علیه السلام تقدیر می شد برادران ما ایراد می گرفتند: چرا ازنسل حسین شهید علیه السلام امامت ادامه نیافت!

پاسخ تفصیلی:
جعل  منصب امامت نیز مانند نبوت از طرف خداست. در واقع موضوع  انتصاب است نه انتخاب من وشما.
برای اثبات چند آیه از قران میآوریم


1- وَ إِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَئکَةِ إِنىّ‏ِ جَاعِلٌ فىِ الْأَرْضِ خَلِیفَة بقره ٣٠
و زمانى که پروردگارت به فرشتگان فرمود: من در زمین جانشینى قرار مى‏دهم.
٢- یَادَاوُدُ إِنَّا جَعَلْنَاکَ خَلِیفَةً فىِ الْأَرْض‏   ص28
اى داود! ما تو را در روى زمین مقام خلافت دادیم.
٣ = وَ اجْعَل لىّ‏ِ وَزِیرًا مِّنْ أَهْلىِ هَارُونَ أَخِى وَ أَشْرِکْهُ فىِ أَمْرِى قَالَ قَدْ أُوتِیتَ سُؤْلَکَ یَامُوسىَ‏ طه29
از خانواده‏ام یک نفر را وزیر و یاورم قرار ده  برادرم هارون.  به وسیله او پشتم را محکم کن‏  او را شریک کارم قرار ده.خداوند فرمود: اى موسى! خواسته‏هایت را برآورده ساختیم


خلاصه این که امامت جعل الهی است و خداوند مسیر امامت را انتخاب می کند.

آیا امکان دارد خدا این مقام را به برادر کوچک تر بدهد وبه برادر بزرگتر ندهد ؟
یعقوب پیامبر(علی نبینا و آله و علیه السلام) ١٢ فرزند داشتند. بنیامین و حضرت یوسف(علیه السلام) از همه کوچکتر بودند و نیز حضرت موسی از هارون(علیهما السلام) کوچک تر بودند.
حضرت ابراهیم(علیه السلام) دو فرزند داشتند
ابراهیم . اسماعیل(علیهما السلام) . کِنَانَةَ . قُرَیْشاً .  بَنِی هَاشِمٍ  . . . .عبدالله  . حضرت محمد صلی الله علیه و آله
ابراهیم . اسحاق  .  یعقوب  .یوسف . ایوب  . یحیی. زکریا  . . . موسی . . . عیسی(علیهم السلام)
حضرت اسحاق علیه السلام برادر کوچکتر است و ابتدائاً ادامه پیامبری از نسل وی شروع شده
در صورتی که از حضرت اسماعیل علیه السلام چند هزار سال گذشت تا حضرت محمد صلی الله علیه و آله ظهور کرد
این نشان می دهد اشکال کننده سعودی، قرآن را خوب مطالعه نکرده و مسلط بر آن نیست. البته تعجبی هم نیست!
پس دست خدا باز است که وقتی می خواهد نسل پیامبری را ادامه بدهد از اسماعیل شروع کند یا از اسحاق وبرای این کار از کسی دستور نمی گیرد.


اللَّهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسالَتَه‏


بسیاری از انبیاء از نسل حضرت اسحاق علیه السلام هستند.مدتی زیاد فرزندان حضرت اسماعیل علیه السلام پیامبر نبودند ولی فرزندان برادر کوچک تر او نبی بودند.


عَهِدْنا إِلى‏ إِبْراهیمَ وَ إِسْماعیلَ أَنْ طَهِّرا بَیْتِیَ لِلطَّائِفینَ وَ الْعاکِفینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجُودِ بقره125
ما به ابراهیم و اسماعیل امر کردیم که خانه ی مرا برای طواف کنندگان ومجاوران ورکوع کنندگان وسجده کنندگان پاک وپاکیزه کنید
وَ إِلهَ آبائِکَ إِبْراهیمَ وَ إِسْماعیلَ وَ إِسْحاقَ بقره133
وخدای پدرانت ابراهیم واسماعیل واسحاق
ما أُنْزِلَ إِلى‏ إِبْراهیمَ وَ إِسْماعیلَ وَ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطِ وَما أُوتِیَ مُوسى‏ وَ عیسى‏ وَ ما أُوتِیَ النَّبِیُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لا نُفَرِّقُ بَینَ
أَحَدٍ مِنْهُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ بقره136
وآن چه بر ابراهیم واسماعیل واسحاق ویعقوب وپیامبران ازفرزندان او نازل گردید آنچه به موسی وعیسی وپیامبران ازطرف پروردگار شان داده شده است ودرمیان هیچ یک از آنها جدایی قایل نمی شویم ودربرابر فرمان خدا تسلیم هستیم
إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى‏ آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهیمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمینَ ال عمران33
خداوندآدم ونوح وآل ابراهیم وآل عمران رابر جهانیان برتری داد
إِنَّا أَوْحَیْنا إِلَیْکَ کَما أَوْحَیْنا إِلى‏ نُوحٍ وَ النَّبِیِّینَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَوْحَیْنا إِلى‏ إِبْراهیمَ وَ إِسْماعیلَ وَ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطِ وَ
عیسی وَ أَیُّوبَ وَ یُونُسَ وَ هارُونَ وَ سُلَیْمانَ وَ آتَیْنا داوُدَ زَبُوراً نساء (163)
مابه تووحی فرستادیم همان گونه که به نوح وپیامبران بعد از او وحی فرستادم وبه ابراهیم واسماعیل واسحاق ویعقوب واسباط وعیسی وایوب ویونس وهارون وسلیمان وحی نمودیم وبه داود زبوردادیم
شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الدِّینِ ما وَصَّى بِهِ نُوحاً وَ الَّذی أَوْحَیْنا إِلَیْکَ وَ ما وَصَّیْنا بِهِ إِبْراهیمَ وَ مُوسى‏ وَ عیسى‏ أَنْ أَقیمُوا الدِّینَ وَ لا تَتَفَرَّقُوا فیهِ کَبُرَ عَلَى الْمُشْرِکینَ ما تَدْعُوهُمْ إِلَیْهِ اللَّهُ یَجْتَبی‏ إِلَیْهِ مَنْ یَشاءُ وَ یَهْدی إِلَیْهِ مَنْ یُنیبُ شوری13
آیینی را برای شما تشریع کرد که به نوح توصیه کرده بود و آنچه را بر تو وحی فرستادیم وبه ابراهیم وموسی وعیسی سفارش کردیم این بود که: دین را بر پادارید و درآن تفرقه ایجاد نکنید. بر مشرکان گران است آنچه شما آنان را به سویش دعوت مکنید. خداوندهر کس را بخواهد بر می گزیند و کسی را که به سوی او باز گردد هدایت می کند.


نتیجه:
دراین اشکال جعل نادیده گرفته شده است ما می گوییم جعل امامت بدست خدا است.
خدا در این قصه بزرگی وکوچکی را رعایت نمی کند.بلکه گاه کوچک را بر بزرگ برتری میدهد گاه اقامه وادامه را در نسل بزرگتر قرار میدهد.
اولین فرزند ابراهیم  اسماعیل است ودومین فرزند ابراهیم  اسحاق پس اسماعیل بزرگتر از اسحاق بوده است.اما از اسحاق از همان ابتدا انبیاء ظهور نمودند وپیامبران بنی اسرائیل نسلشان به اسحاق می رسد.تنها رسول اکرم صلی الله علیه و آله است که به حضرت اسماعیل  علیه السلام می رسند.

 



:: برچسب‌ها: چرا ائمه شیعیان از نسل امام حسن ع نیستند , شیعه , سنی , نسل ائمه اطهار , ائمه , اطهار , بنی اسرائیل ,
:: بازدید از این مطلب : 477
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : شنبه 4 شهريور 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : webomomi120

 



:: موضوعات مرتبط: , ,
:: برچسب‌ها: روزنامه شنبه 6شهریور 96 , صفحه نخست روزنامه شنبه 6شهریور 96 , روزنامه , روزنامه امروز , اخبار روز , روزنامه شهریور , روزنامه شنبه 6شهریور ,
:: بازدید از این مطلب : 794
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : شنبه 4 شهريور 1396 | نظرات ()