عضو شوید
عضویت سریع
آمار مطالب
آمار کاربران
کاربران آنلاین
آمار بازدید
چگونه سوالات و جوابهای امنیتی را در یاهو تغییر دهیم؟
(آموزش مرحله به مرحله)
برای عوض کردن سوال و جواب امنیتی (Security Question & Answer) در اکانت/ایمیل یاهو مراحل زیر را طی کنید:
1. به صفحهی یاهومیل/ایمیل یاهو بروید، نامکاربری(Username) و کلمهیعبور(Password) خود را وارد کنید، بر روی دکمهی Sign In کلیک کنید؛ تا وارد ایمیل یاهو خود شوید.
2. بالا سمت چپ صفحهی ایمیل، بر روی اسمتان کلیک کنید، پنجرهی کوچکی باز میشود، بر روی Account Info کلیک کنید.
3. با کلیک بر روی Account Info صفحهی جدیدی برای شما باز میشود. کلمهیعبور/پسورد خود را وارد کنید و Sign In را بزنید.
4. در صفحهی جدید، بر روی لینک Update password-reset info کلیک کنید.
5. در این مرحله، بر روی Change Questions and Answers کلیک کنید.
6. حالا، سوالات و جوابهای جدید موردنظرتان را انتخاب کنید. سپس بر روی Save کلیک کنید. مثال:
7. کمی صبر کنید تا تغییرات ذخیره شود …
حالا بر روی دکمهی Done کلیک کنید.
حالا میتوانید با خیال راحت صفحهی جاری را ببندید، سوالات و جوابهای امنیتی شما تغییر کردهاند. ایمیلی برای شما (از طرف یاهو) ارسال میشود تا این تغییرات را به شما اطلاع دهد.
اغلب روان شناسان توافق دارند که حسادت یکی از شایع ترین هیجانات انسانی است که مستقیماً به روابط بین افراد مربوط می شود. برخی از روان شناسان حتی ادعا کرده اند که اگر کسی اصلاً احساس حسادت نداشته باشد، در تعهد خود نسبت به رابطه با دیگران دچار کمبود خواهد بود.
حسادت در انواع مختلفی از روابط ممکن است بروز کند
▪ دوستی
▪ رابطه با جنس مخالف
▪ رابطه با همجنس
▪ رابطه بین اولیاء و فرزندان
▪ رابطه بین خواهر و برادرها
▪ رابطه بین اعضای خانواده
غالباً حسادت ریشه در کمبود عزت نفس و اعتماد به خود دارد و در نتیجه به درجات مختلف، بر حسب این که میزان و سطح عزت نفس و اطمینان فرد چقدر باشد، بر روی افراد تأثیر می گذارد.
حسادت نیز مانند بسیاری از هیجانات دیگر، معمولاً مسأله مهمی نیست و در واقع می تواند به «حفظ» رابطه کمک کند امّا در برخی موارد، میزان آن شدّت می گیرد و شروع به منحرف کردن فکر فرد می کند و اینجاست که دیگر از جنبه محافظتی خارج شده و جنبه مخرّب به خود می گیرد. این نوع حسادت، غیرعادی یا نابهنجار است و روان پزشکان آن را حسادت بیمارگونه می نامند. حسادت بیمارگونه در برخی موارد حاد ممکن است به خشونت و حتی مرگ بینجامد.
● حسادت به عنوان یک هیجان طبیعی انسان
تفاوت عمده ای بین حسادت طبیعی و غیرطبیعی وجود دارد، هر چند صاحب نظران در مورد نقطه دقیقی که حسادت طبیعی به صورت حسادت بیمارگونه در می آید بحث دارند. به عنوان یک قاعده کلّی، حسادت طبیعی را می توان چنین تعریف کرد که حسادتی است که فرد حس می کند چنانچه:
▪ همسر یا دوستش را با کس دیگری ببیند
▪ دوستش او را به خاطر کس دیگری کنار بگذارد
▪ کودکی در خانواده مورد محبت و علاقه بیشتری از دیگران قرار داشته باشد
احساس حسادت می تواند خیلی دردناک باشد امّا در حسادت های طبیعی، افراد خود را با شرایط و موقعیت جدید وفق می دهند و زندگیشان را می کنند.
● هنگامی که حسادت از کنترل خارج می شود
حسادت بیمارگونه به دو شکل وجود دارد: حسادت وسواسی و حسادت توهمی یا روان پریشانه.
در حسادت وسواسی، فرد دارای افکار شدید و تکرار شونده ای مبنی بر روراست نبودن یارش است. با وجودی که ممکن است فرد از ته قلب به این گونه افکار اعتقاد نداشته باشد امّا نمی تواند فکر کردن درباره آن را متوقف کند و این افکار می توانند خیلی زود به صورت مخرّب و ناراحت کننده درآیند. غالباً به علت حسادت وسواسی، روابط از هم می گسلند.
حسادت روان پریشانه، خطرناک تر و حادتر از حسادت وسواسی است. افرادی که از حسادت روان پریشانه رنج می برند کاملاً مطمئن هستند که یارشان به آن ها خیانت می کند و بر خلاف حسادت وسواسی هیچگونه شکی در این مورد در ذهنشان وجود ندارد. آن ها احتمالاً عقیده دارند که شواهدی نیز برای خیانت یارشان وجود دارد، حتی چنانچه شواهدی واقعاً وجود نداشته باشد.
رفتارهای خطرناک و آسیب رسان مرتبط با حسادت روان پریشانه عبارتند از:
▪ تعقیب کردن یار
▪ استخدام کسی برای تعقیب کردن یار
▪ سوء تعبیر رویدادهای عادی به عنوان نشانه های تقلّب
▪ رو در رویی با یار و متهم کردن او به داشتن رابطه با دیگران
▪ رفتار خشونت آمیز با یار
▪ رفتار خشونت آمیز با کسی که فکر می کند با یارش رابطه دارد
حسادت روان پریشانه کمتر از حسادت وسواسی شایع است و ممکن است به علّت اختلالات دیگری چون اسکیزوفرنی، افسردگی، سوء مصرف مواد، زوال عقل و ناتوانی جنسی به وجود آید.
● درمان حسادت بیمارگونه
از آنجا که حسادت بیمارگونه طرز فکر فرد را خراب می کند، می تواند اثرات منفی قابل ملاحظه ای بر کیفیت زندگی او بگذارد. با وجود این، چون حسادت بیمارگونه به عنوان یک اختلال ذهنی شناخته می شود، درمان هایی برای آن وجود دارد.
«درمان های گفتگویی» نظیر درمان رفتاری شناختی (CBT) برای درمان حسادت بیمارگونه متداول تر است. CBT به فرد کمک می کند که شیوه تفکر و عملش را تغییر دهد و مشکل وی را قابل تحمل تر می سازد.
دارودرمانی نیز برای درمان حسادت بیمارگونه به کار می رود. برای حسادت وسواسی، داروهای ضدافسردگی مفیدند و برای حسادت روان پریشانه، داروهای ضدروان پریشی (مانند داروهایی که برای درمان اسکیزوفرنی تجویز می شود) ممکن است لازم باشد.
● توصیه هایی برای دوستان و افراد خانواده کسانی که از حسادت بیمارگونه رنج می برند
همجواری با افرادی که از حسادت بیمارگونه رنج می برند می تواند برای دوستان و افراد خانواده شان بسیار سخت باشد. به یاد داشتن این نکته اهمیت دارد که حسادت بیمارگونه یک نوع اختلال ذهنی است که قابل درمان است امّا همچنین باید به یادداشت که خطر خشونت آمیز شدن رفتار فرد نیز وجود دارد.
به افرادی که دچار حسادت بیمارگونه هستند می توان کمک کرد امّا غالباً آن ها کمک را رد می کنند و یا اصلاً انکار می کنند که نیاز به کمک دارند. با وجودی که باید آن ها را تشویق به کمک گرفتن کرد امّا ممکن است آن ها از این پیشنهاد عصبانی شوند. با در نظر داشتن این که افرادی که دچار حسادت بیمارگونه هستند ممکن است به خشونت روی آورند، دوستان و افراد خانواده شان باید رفتار احتیاط آمیزی با آن ها داشته باشند. هنگامی که به خشونت روی آورده شد توصیه می شود با پلیس تماس گرفته شود. در این شرابط، افرادی که از حسادت بیمارگونه رنج می برند، به ویژه از نوع روان پریشانه اش، ممکن است به اجبار تحت درمان قرار داده شوند.
● حسادت ممکن است بیش از یک هیجان طبیعی باشد
از آنجا که حسادت معمولاً به عنوان یک هیجان انسانی متداول در نظر گرفته می شود، مردم غالباً باور ندارند که حسادت، در شکل حادش، یک نوع اختلال ذهنی است. تفاوت گذاری بین حسادت طبیعی و غیرطبیعی گاهی اوقات دشوار است امّا به عنوان یک قاعده کلّی، حسادت طبیعی می تواند باعث حفظ رابطه با دیگران گردد در حالی که حسادت غیرطبیعی مخرّب است و غالباً به خشونت می انجامد.
حسادت غیرطبیعی شایع است و قابل درمان می باشد امّا غالباً افرادی که از حسادت بیمارگونه رنج می برند از دریافت کمک خودداری می کنند. در این موارد ممکن است آن ها را به اجبار تحت درمان قرار داد.
منبع: ravanyar.com
اشتغال زنان دغدغههایی را برای همه جوامع به خصوص در جامعه ما برای مردانی كه همسرانشان شاغل میباشند به وجود آورده است كه كمتر مورد تحقیق و بررسی قرار گرفتهاند.
نتایج یك پژوهش نشان میدهد که اشتغال زنان باعث كاهش رضایت زناشویی و افزایش آزردگی خاطر همسرانشان میشود. دكتر یوسفعلی عطاری، دكتر غلامرضا خجستهمهر و عباس اماناللهی فرد مدتی پیش پژوهشی را در دانشگاه اهواز انجام دادند و به مقایسه رضایت زناشویی و روان رنجوری افراد پرداختند. این پژوهش روی 174 نفر از كاركنان ادارههای دولتی شهر اهواز انجام شد و نتایج بررسی نشان میداد که بین میزان رضایت زناشویی افراد دارای همسر شاغل و غیرشاغل (خانهدار) تفاوت معنیداری وجود دارد. افراد دارای همسر غیرشاغل (خانهدار) از افراد دارای همسر شاغل رضایت زناشویی بیشتری داشتند.
در واقع این پژوهش نشان میداد اشتغال زنان باعث كاهش رضایت زناشویی و افزایش روان رنجوری همسرانشان میشود. اما این در حالی است که بررسیها در باره اشتغال زنان نشان میدهد زنانی که با کار بیرون از خانه، دارای درآمد هستند در مقایسه با زنان دیگر، مستقلتر هستند و در تصمیم گیریها بهتر عمل میکنند. آنها اعتماد به نفس بیشتری دارند و رضایت از خود در آنها بیشتر به چشم میخورد. براساس تحقیقات، مادران با فرزند خردسال در خانه در مقایسه با زنان شاغل در معرض خطر بیشتری برای اختلال روانی هستند به خصوص زنان طبقات پایین که شرایط خانهشان فشارزاست و حمایت اجتماعی ندارند. علاوه بر این، زنان شاغل از نظر جسمی سالمتر از زنان خانه دار هستند و ساعات کمتری را در احساس بیماری به سر میبرند.
منبع:سلامت نیوز
آشنایی با علائم بارداری و نشانه های حاملگی
12 علائم بارداری برای تشخیص سریع حاملگی
اصولاً بارداري با تعييرات فراواني توام است. اين تغييرات هم جسمي و هم روحي مي باشند اما در نظر داشته باشيد كه تغييرات بارداری در تمام خانم ها يكسان نيستند و معمولاً شدت و ضعف دارند و به ياد داشته باشيد كه شايد يك يا چند نشانه از علائم بارداری شامل حال شما نشود.
مهم ترین و اولین علائم بارداری در روزهای اول چیست ؟
1-حساس شدن و دردناک بودن سینه ها یکی از شایع ترین علائم بارداری است
از علائم بارداری دردناک بودن سینه ها است
یکی از نشانه های بارداری حساس شدن سینه ها و نوک سینه هاست که معمولاً در طی 3 هفته اول بارداری خود را به وضوح نشان می دهد. متورم و دردناک شدن سینه ها در دوران بارداری شبیه قبل از پریود است. درد سینه در دوران بارداری پس از اتمام سه ماهه نخست به میزان زیادی کاهش پیدا می کند زیرا بدن خودش را با میزان هورمون ها تطبیق داده است.
2-گرفتگی عضلات را میتوان جزء مهمترین علائم بارداری به شمار آورد
درد زیر شکم از شایع ترین علائم بارداری است
در اوایل بارداری گرفتگی و درد عضلات زیر شکم و لکه بینی به صورت کم و به رنگ صورتی شایع است یکی از اصلی ترین علائم بارداری محسوب می شود.
3. از علائم بارداری شایع در بعضی از خانم ها حالت تهوع و بیزاری از غذا است
شایع ترین علائم بارداری در روزهای اول حالت تهوع و استفراغ است
اگر تازه باردار شده باشید، بعید نیست از بوی قرمه سبزی یا قهوه حالتان بد شود و برخی از رایحه ها منجر به حالت تهوع شما بشوند که این نشانه یکی از شایع ترین علائم بارداری در روزهای اول است. با اینکه به طور صددرصد تایید نشده است، اما این مورد از علایم بارداری از عوارض افزایش هورمون استروژن در بدن است. ممکن است در دوران بارداری متوجه شوید دیگر به غذاهایی که تاکنون عاشق آنها بوده اید، علاقه ای ندارید.
تهوع برخی از زنان یک ماه پس از باردار شدن دچار حالت تهوع های صبحگاهی می شوند. برخی دیگر نیز این علائم بارداری برایشان یک یا دو هفته زودتر اتفاق رخ می دهد. البته حالت تهوع بارداری مختص صبح نیست. حالت تهوع به همراه و یابدون استفراع می تواند در هر ساعتی از روز اتفاق بیفتد. حدود نصف زنان باردار که دچار تهوع می شوند پس از قدم گذاشتن به سه ماهه دوم، کاملا خوب می شوند. البته گاهی ممکن است تا ماه چهارم نیز این علائم بارداری ادامه داشته باشد.
4- از علائم دوران بارداری می توان تغییر حالات روحی نام برد
در دوران بارداری بسیار نرمال و طبیعی است که تعادل احساسی نداشته باشید و خیلی زود تغییر حالت دهید. دلیل آن تغییر هورمون های بدن و تاثیر آنها روی سیستم عصبی است. هر فردی واکنش متفاوتی به این علائم بارداری دارد. برخی از زنان باردار دچار افزیش احساسات – خوب یا بد – می شوند و برخی دیگر افسرده یا مضطرب می شوند.
5- تکرر ادرار از علائم زودهنگام و اولیه بارداری است
تکرر ادرار و درد درناحیه پایین شکم در دوران بارداری
ذخیره کردن خون بند ناف فرصتی است که تنها برای یکبار به شما داده میشود تا جهت حفظ سلامت درازمدت کودک خود اقدام نمایید. خون بند ناف منبعی غنی از سلولهای بنیادی است. این سلولها که از نظر ژنتیکی برای هر کودک منحصر به فردند، واحدهای سازنده خون، اندامها، بافت و سیستم ایمنی هستند. در ابتدا مروری بر تاریخچه و علت اهمیت سلولهای بنیادی و سپس سلولهای بنیادی خون بند ناف خواهیم داشت و سپس به ضرورت ذخیره آن برای حفظ سلامت میپردازیم. سلول بنیادی چیست؟سلول بنیادی مادر تمام سلولها است و توانایی تبدیل به تمام سلولهای بدن را دارا می باشد. این سلولها واجد توانایی خود نوسازی (Self Renewing) و تمایز (Differentiating) به انواع سلولها از جمله سلولهای خونی، قلبی، عصبی و غضروفی هستند.هم چنین در بازسازی و ترمیم بافتهای مختلف بدن به دنبال آسیب و جراحت موثر بوده و می توانند به درون بافتهای آسیب دیدهای که بخش عمده سلولهای آنها از بین رفته است، پیوند زده شوند و جایگزین سلولهای آسیب دیده شده و به ترمیم و رفع نقص در آن بافت بپردازند. به دلیل توانایی منحصر به فرد سلولهای بنیادی، این سلولها امروزه از مباحث جذاب در زیست شناسی و علوم درمانی می باشند. هم چنین تحقیقات در این زمینه دانش ما را درباره چگونگی رشد و تکوین یک اندام از یک سلول منفرد افزایش داده است و مهمتر آن که به فهم مکانیزم جایگزینی سلولهای سالم با سلولهای آسیب دیده کمک نموده است. انواع سلول بنیادی سلولهای بنیادی را بر اساس خصوصیات و ویژگی به سه دسته سلولهای بنیادی جنینی، سلولهای بنیادی بالغ و سلولهای بنیادی خون بند ناف تقسیم میکنند. 1- سلولهای بنیادی جنینی: از توده سلولی داخلی جنین 16-14 روزه گرفته می شود و قادر است تمام سلولها و بافتهای یک فرد کامل را بسازد. 2- سلولهای بنیادی بالغ: به سلولهایی که پس از تولد از بافتهای مختلف فرد بالغ جدا میشوند، گفته میشود. سلولهای بنیادی خونساز مستقر در مغز استخوان، مغز، کبد و سایر بافتها از این دستهاند که قدرت تمایز به برخی از بافتها را دارا هستند. 3- سلولهای بنیادی خون بندناف: از بندناف استخراج شده و همانند سلولهای بنیادی خونساز مغز استخوان است. خون بندناف خونی است که پس از تولد در بند ناف و جفت باقی مانده و دور ریخته میشود. این خون غنی از سلولهای بنیادی است. سلولهای بنیادی خون بند ناف همانند سلولهای بنیادی خونساز مغز استخوان به سلولهای زیر تقسیم میشوند: - سلولهای قرمز که اکسیژن را به تمام بدن حمل میکنند.- سلولهای سفید که در سیستم ایمنی فعالانه شرکت دارند.- پلاکتها که به انعقاد خون کمک میکنند.- همچنین قادر به ساخت انواع سلولهای دیگر و ترمیم و نگهداری سلولها در هنگام جراحت هستند. خون بند ناف چه فوایدی دارد؟ اولین پیوند خون بند ناف در سال 1988 میلادی در فرانسه و توسط دکتر گلوکمن به یک کودک مبتلا به کم خونی فانکونی (یک نوع کم خونی مادرزادی) انجام گرفت و به این ترتیب تا به امروز صدها پیوند موفق خون بند ناف صورت گرفته است و مراکز بزرگ ذخیره این سلولها در کشورهای مختلف جهان تاسیس گردیده است.مرور آمار منتشر شده نشان می دهد که هر ساله حدود 30 هزار بیمار با بیماریهایی که با پیوند سلولهای بنیادی مغز استخوان، قابل درمان هستند در سال شناسایی میشوند و حدود 75 درصد این بیماران قادر به یافتن یک داوطلب مناسب برای اهدا خون مغز استخوان نیستند. از سوی دیگر جستجوی مراکز ثبت اهداکنندگان مغز استخوان زمان بسیاری به خود اختصاص میدهد. به این ترتیب ذخیره خون بندناف زمان را کوتاه و میزان اهدا کننده را بیشتر می سازد و به این ترتیب زمان را برای مبتلایان به لوسمیهای حاد، کم خونیها و نقایص ایمنی که در زمان کوتاهی می میرند کوتاهتر می کند. امروزه تحقیقات گستردهای به منظور درمان بیماریها و ضایعات عصبی، ترمیم بافتهای آسیب دیده قلبی و استخوانی، ترمیم سوختگیها و ضایعات پوستی، ترمیم لوزالمعده وترشح انسولین و ترمیم سایر بافت های آسیب دیده با استفاده از سلولهای بنیادی مغز استخوان، خون بندناف و سایر سلولهای بنیادی یک فرد بالغ درحال انجام است.ترمیم لوزالمعده و ترشح انسولین و ترمیم سایر بافتهای آسیب دیده با استفاده از سلولهای بنیادی مغز استخوان، خون بندناف و سایر سلولهای بنیادی یک فرد بالغ درحال انجام است. فهرستی از بیماریهایی که با استفاده از سلولهای بنیادی خون بندناف قابل درمان هستند به شرح زیر است: -اختلالات سلولهای بنیادی: کم خونی آپلاستیک، کم خونی فانکونی، هموگلوبینوری حملهای شبانه (PNH)- لوسمی حاد AML، ALL، لوسمی تمایز نیافته حاد لوسمی مزمن CML- بیماریهای نقص در تولید لنفوسیتها: لنفوم غیرهوچکین، لنفوم هوچکین- ناهنجاریهای ارثی گلبولهای قرمز: بتا، تالاسمی ماژور، کم خونی سلولی داسی شکل- نقص ارثی پلاکتی: ترومبوسیتوپنی مادرزادی اختلالات- بیماریهای ارثی: سندروم لش نیهان، هیپوپلازی غضروف- اختلالات سیستم ایمنی مادرزادی: سندروم کاستمن، نقص چسبندگی لکوسیتی، سندروم دی جرج- پلاسماسل: مولتی پل میلوما، لوسمی پلاسماسل- سایر بیماریها: بیماری آلزایمر، دیابت، پارکینسون، صدمات نخاعی، سکتههای قلبی و مغزی، بیماریهای کبدی، دیستروفی عضلانی توجه : در حال حاضر در کشورمان فقط بیماریهایی که منشاء خونی دارند از جمله تالاسمی ، سرطان خون و کم خونی ها با استفاده از سلولهای بنیادی خون بند ناف قابل درمان هستند. چرا بهتر است خانوادهها خون بند ناف کودک خود را ذخیره کنند؟ فرصتی است که تنها برای یکبار به شما داده میشود تا جهت حفظ سلامت دراز مدت کودک خود اقدام نمایید. خون بند ناف منبعی غنی از سلولهای بنیادی است. این سلولها که از نظر ژنتیکی برای هر کودک منحصر به فردند، واحدهای سازنده خون، اندامها، بافت و سیستم ایمنی هستند. امروزه بسیاری از خانوادهها خون بند ناف کودکان خود را به عنوان درمانی بالقوه برای سرطان، ناهنجاریهای خونی، بیماریهای ایمنی و بیماریهای ژنتیکی ذخیره می کنند. خون بند ناف تنها میتواند در اولین دقایق پس از تولد جمع آوری شود. بنابراین میبایستی این تصمیم به هنگام بارداری گرفته شود. با نگهداری خون بند ناف کودک خود، منبع بیولوژیک منحصر به فردی را ذخیره می سازید که مانند کیت خود ترمیمی در اختیار کودک شما و احتمالا دیگر اعضای خانواده است. سلولهای بنیادی خون بند ناف قدرت درمانی دارند. امروزه سلولهای بنیادی در درمان و مبارزه با بیماریهایی همچون سرطان، بیماریهای خودایمنی و بیماریهای ارثی کاربرد دارند. تحقیقات روزافزون روی سلولهای بنیادی بطور پیوسته منجر به کشف کاربردهای جدید آنها می گردد.احتمالا سلولهای بنیادی می توانند در آینده برای درمان صدمات وارده به ستون فقرات، سکته مغزی، پارکینسون، آلزایمر، بیماریهای قلبی، دیابت و ایدز مفید باشند.پزشکان بطور فزایندهای از سلولهای خون بند ناف بعنوان جایگزینی برای مغز استخوان در پیوندها استفاده میکنند چرا که احتمال پیچیدگیهای ناشی از پیوند کمتر و امکان یافتن گزینه ای مناسب بیشتر است.سلولهای بنیادی خون بند ناف از نظر ژنتیکی منحصر به فردند. سلولهای خون بند ناف کودک شما چنانچه مورد نیاز کودکتان باشند بهترین گزینه جهت پیوندی ایده آل محسوب میشوند. همچنین احتمال سازگاری کامل سلولهای بنیادی کودک شما با خواهران و یا برادرانش 30%-25% است. به علاوه احتمال استفاده این سلولها توسط والدین کودک وجود دارد. سابقه بیماریهای خانوادگی شما باید مد نظر قرار بگیرد. چنانچه خانواده شما سابقه بیماریهایی دارد که می توانند توسط پیوند سلولهای بنیادی درمان شوند، احتمال این که کودک شما یا خواهران و برادرانش به خون بند ناف ذخیره شده نیاز پیدا کنند افزایش پیدا میکند. هیچ کس نمیداند چه بیماریها یا صدماتی در آینده با سلولهای بنیادی قابل درمان خواهند بود.بسیاری ذخیره خون بند ناف را نوعی بیمه سلامتی میدانند. ذخیره خون بند ناف برای خانوادههای اقلیت اهمیت بیشتری دارد چرا که یافتن دهنده مناسب برای آنها مشکلتر است. شما با این کار کودک خود را از همان بدو تولد بیمه کرده اید در مقابل بیماری های سخت .منبع:salamatnews.com
ازدواج هدیه ای برای پایان دوران تجرد شماست. اگر شما از نسل آدم و حوا هستند، خدا فرد ویژه ای را برای شما خلق کرده است! سوال این است که آیا شما برای حضور آن فرد خاص آماده هستید؟ازدواج دشوار است زیرا نیاز به آموزش داردآن نیاز به آموزش دارد زیرا ما چیزی از مهارت های قبل از ازدواج نمی دانیم. در حالی که در طول زندگی ما باید با توسعه و افزایش مهارت هایی که لازمه ازدواج موفق هستند، حمایت شویم. ازدواج چیز فراتر از دوستیابی است اما اکثر ما اغلب آن را با دوستیابی مقایسه می کنیم در حالی که اینکار اشتباه است. ازدواج سخت تر است، اما زمانی که موفق شوید بسیار شاد می شوید. مزایای آن شامل همسر شاد، همسر خوشحال، اعتماد، احترام، ثبات، حمایت، عشق بی قید و شرط، رابطه جنسی عاری از گناه، همدم زندگی طولانی، دانشی است که بدون سایه یک شک، وقتی هر کاری کی منید و نمی شود فردی وجود دارد که پشت شماست.برای ازدواج ما 10 مهارت های عملی به شما ارائه می دهیم که به منظور موفقیت در ازدواج مورد نیاز شماست.ساختن، رشد دادن، قرض گرفتن آنها را ازدست ندهید. شما باید هرکاری برای بدست آوردن این مهارت ها قبل از ازدواج انجام دهید.اگر شما در حال حاضر ازدواج کرده، باید برخی از این مهارت ها را توسعه دهید.1. مهارت های حل مساله: مهارت حل مشکل مهم ترین مهارت در این فهرست است اول به آن اشاره می کنیم زیرا اگر این مهارت را نداشته باشید مهارت های دیگر به کارتان نمی آید.با مهارت حل مسئله مشکلی نخواهید داشت، 2 سال اول ازدواج سالهای سختی است. در طول دو سال اول ازدواج شما و همسرتان رویکرد های خودتان را برای حل مشکلات دارید. شما برای پیدا کردن راه حل مشکلتان با همسر فقط نصف زمان را فرصت دارید. مهارت حل مسأله به شما زمان مناسب برای دعوا کردن، تسلیم شدن، دادن و بخشیدن را آموزش می دهد.2. مقدم دانستن همسرتان: او پس از خدا، اولین نفر زندگی شما است او را قبل از بچه ها و یا کار خود، دوستان و یا ایکس باکس، پلی استیشن یا هر چیز دیگری که شما می توانید فکرش را کنید قرار دهید. خدا - اول. همسر - دوم. کودکان و نوجوانان - سوم. او صدر جدول کار های مهم شما باید قرار گیرد زیرا شما می خواهید او همیشه اولین باشد.3. مهارتهای زندگی: این مهم است که هر یک از همسران نه تنها برای امروز خود بلکه برای فردا و همسرشان برنامه ریزی داشته باشند. "امروز باید چگونه باشم تا در آینده مرد یا همسر خوبی باشم ؟"، "چه کاری می توانم انجام دهم که 5 سال دیگه هم همینقدر برای همسرم جذاب باشم؟"، "باید به دانشگاه بروم؟"، "باید شروع کنم رونق کسب و کارم؟"، "چگونه به همسرم نشان دهم که می خواهم از او حمایت کنم؟" برنامه ریزی مالی، صرفه جویی، مسئولیت رسیدگی به کسب و کار، سبک زندگی و... نیاز به یک شریک دارد.
4. مهارت عفو و بخشش: در طول زندگی، شما مجبور نیستید ببخشید اما می توانید انتخاب کنید که فراموش کنید. به منظور موفقیت در ازدواج، نه تنها شما باید قادر به ببخشیدن اتفاقات گذشته باشید، بلکه باید قادر به بخشیدن در همان لحظه باشید ! کار اشتباه خود و همسرتان را بپذیرید و عذر خواهی کنید و پذیرای عذر خواهی باشید.نه شما کاملید نه او.زمانی که شما نتوانید ببخشید رابطه شما متوقف میشود. شما نمی توانید کاری را انجام دهید بدون بخشش. اگر نتوانید ببخشید تنها می مانید.5. مهارت های خلاقیت: ما همدیگر را هر روز می بینیم، پس می توانیم به راحتی برای هم یکنواخت شویم. گهگاه، در ایام هفته خودتان را به چالش بکشید و سرگرم کنید حتی برای چند دقیقه به پیاده روی بروید، فوتبال بازی کنید، بازی های متفاوت جنسیتی داشته باشید و...به همسرتان در هنگام بازی نگاه کنید.از مشارکت همدیگر لذت ببرید.6. مهارت تمرکز: یاد بگیرید بر روی ویژگی های مثبت همسر خود تمرکز کنید. برخی از صفات در او وجود دارد که شما به آنها عشق می ورزید. برخی از ویژگی ها ممکن ایت در او باشد که شما از آنها نفرت دارید، اما خوبی ها بیشتر از بدی هاست. بنابراین تمرکز بر روی چیزهایی که شما دو نفر با هم به ارمغان آورد یک کار لذت بخش است. مهارت تمرکز داشتن یعنی دیدن نیمه پر لیوان. مراقب باشید وقتی با یک انگشت به همسرتان اشاره می کنید چهار انگشتتان به سمت خودتان است.7. مهارت اعتماد به نفس: فکر می کنید که ازدواجتان هرگز شکست نخواهد خورد و طلاق یک گزینه نیست. باید اعتماد به نفس داشته باشید که همسرتان شما را همانقدر که شما او را دوست دارید دوست دارد. گاهی اوقات آنها ممکن است آن را نشان ندهند، بنابراین شما باید از دوست داشته شدنتان مطمئن باشید. نگران بودن پی در پی در باره این که آیا دوستتان دارد؟ هنوز برایش جذاب هستید؟ نکند ابراز نکردن محبتش یعنی دیگر از سکه افتاده اید و... اعتماد به نفس شما را پایین می آورد و همین مانند مانع دست اندازی در زندگی شم عمل می کند.
8. مهارت های یادگیری: در برخی از مراحل زندگی ما فکر می کنیم همسرمان را می شناسیم اما او تغیر کرده است. او همان زن 28 ساله نیست. او همان مردی که 7 سال پیش بود نیست. این دلیلی برای گرفتن طلاق نیست. شما همیشه باید مایل به دوباره یادگیری همسر خود باشد. هر چیز دیگری در زندگی تغییر و تکامل می یابد، چرا همسرتان تغییر نکند؟ اگر شما مایل به دوباره یادگیری همسرتان نیستید نباید ازدواج می کردید.9. مهارت های ادراک: در اینجا منظور خودتان نیستید منظور ادراکتان از محیط اطراف و جهان است که بعد از ازدواج تغییر می کند. ادراک این است که من باور دارم مرد خوشبختی در ازدواجم هستم. برای من مهم این است که دید خوبی از زندگی به همسرم بدهم.برای من مهم این است که همسرم باعث شود دید مثبتی بدست آورم. البته منظور این نیست که به صورت غیر واقعی خودتان را خوشحال نشان دهید. در ارتباط بین زن و شوهر، نوع ادراک یا تفکر هر یک، بر رفتار و درک متقابل تأثیرگذار است. درک درست از نیازهای خودتان و همسرتان و انتقال آن به یکدیگر یکی از مهارت های مهم در ازدواج موفق است.10. مهارت مبارزه: زمانی که شروع به مبارزه می کنید باید مبارزه ای عادلانه داشته باشید.مبارزه با هدفتان. مبارزه تان نباید طولانی شود و ساعت ها به طول بی انجامد زیرا همسرتان را آزرده می کند.. به همسرتان اطمینان دهید که کاری که انجام می دهید با عث خوشحالی اوست.مبارزه با اهداف شما را از رکود خارج می کند و باعث افزایش امید به زندگی مشترک می شود. اگر در رسیدن به اهدافتان دچار اشتباه شدید دوباره انجام دهید.موفق می شوید.منبع: سایت روان
سازش کاری در خانواده جزء واجبات است:سعی شما این باشد که در تمام دوران زندگی، به خصوص سالهای اول، این چهار پنج سال اوّل، با هم سازگاری داشته باشید. این طور نباشد که یکی اندکی ناسازگاری نشان داد، آن دیگری هم حتماً در مقابل او ناسازگاری نشان بدهد. نه! هر دو با هم سازگاری نشان بدهید و اگر دیدید همسرتان ناسازگاری کرد، شما سازگاری نشان دهید.این جا از آن جاهایی است که سازش و کوتاه آمدن خوب است.
معنای سازگاری چیست؟ معنایش این است که زن ببیند این مرد، درست ایده آل اوست تا با او سازگار باشد؟ یا مرد ببیند که این زن، کاملاً ایده آل اوست و همان فرد مطلوب عالی است، تا با او سازگاری داشته باشد؟ اگریک ذره این گوشه یا آن گوشه اش کج بود، قبول نیست. معنای سازگاری این است ؟ نه! اگر سازگاری این باشد که این خودش به طور طبیعی انجام می گیرد و اراده ی شما را نمی خواهد. اینکه می گویند شما سازگار باشید، یعنی شما با هر وضعیتی که هست و پیش آمده بسازید.
سازگاری در زندگی، اساس بقای زندگی است و همین است که محبت می آفریند. همین است که موجب برکات الهی می شود. همین است که دلها را به هم نزدیک کرده و پیوندها را مستحکم می کند
معنای سازگاری این است: یعنی چیزهایی در زندگی پیش می آید. خب دو نفرند با هم تا حالا آشنایی نداشتند، زندگی نکردند، ممکن است فرهنگشان دو تا باشد. ممکن است عاداتشان دو تا باشد. اول ممکن است یک ناسازگاری هایی ببینند، حالا اول ازدواج که نه آدم هیچ متوجّه نیست. بعد از مدت کوتاهی که گذشت،ممکن است یک ناسازگاری هایی حس کند، آیا باید این جا از هم سرد شوند و بگویند: این مرد یا این زن دیگر به درد من نمی خورد؟! نه! شما باید خودتان را با این مسأله تطبیق دهید. اگر چنانچه قابل اصلاح است، اصلاحش کنید و اگر دیدید نه، کاری اش نمی شود کرد، خب با او بسازید.
سازش کاری در محیط خانواده جزء واجبات است. نبایستی زن و شوهر تصمیم بگیرند که خودشان هرچه گفتند همان شود. آنچه خودشان می پسندند و آنچه راحتی آنها را تأمین می کند همان بشود.نه، این طور نباید باشد. باید بنا داشته باشند که باهم سازگاری کننند. این سازگاری لازم است. اگر دیدید مقصود شما تأمین نمی شود مگر با کوتاه آمدن، کوتاه بیایید.
سازگاری در زندگی، اساس بقای زندگی است و همین است که محبت می آفریند. همین است که موجب برکات الهی می شود. همین است که دلها را به هم نزدیک کرده و پیوندها را مستحکم می کند.
هیچ انسانی بی عیب نیست
اگر دیدید که همسرتان یک نقطه عیبی دارد- هیچ انسانی بی عیب نیست - و مجبورید او را تحمل کنید، تحمل کنید، که او هم همزمان، دارد یک عیبی را از شما تحمل می کند. آدم عیب خودش را که نمی فهمد، عیب دیگری را می فهمد. پس بنا را بگذارید بر تحمّل.
اسرار زندگی را محکم نگهدارید
زن و شوهر باید راز هم را حفظ کنند، زن نباید راز شوهرش را پیش کسی بازگو کند. مرد هم مثلاً نرود پیش رفقایش در باشگاه یا مثلاً فلان مهمانی و ... راز همسرش را باز گو کند، حواستان جمع باشد، اسرار هم را محکم نگاه دارید تا زندگی ان شاءالله شیرین و مستحکم شود.
یکی از موجبات سعادت خانواده ها و اشخاص، این است که تقیّدات زاید و تجملات زیادی و پرداختن بیش از اندازه لازم به امور مادی، از زندگی ها دور شود. لااقل بخش اصلی زندگی محسوب نشود
ساده زیستی و میانه روی
زندگی را ساده بردارید، البته ما خیلی هم اهل زهد و تقوا نیستیم. خیال نکنید، آن سادگی که ما می گوییم، آن سادگی زُهّاد و عبّاد و اینها نیست. سادگی به نسبت این کارهایی است که مردمِ امروز می کنند. والاّ نه، سادگی ما را اگر چنانچه آن مردان خدا بیایند نگاه کنند شاید هزار تا ایراد هم به آنچه که ما سادگی می دانیم بگیرند.
زندگیتان را بر پایه ی اسراف قرار ندهید، زندگی را ساده قرار دهید. زندگی را آن طوری که خدای متعال می پسندد قرار دهید و از طیبات الهی بهره مند شوید بر حسب اعتدال و عدالت. هم اعتدال و میانه روی و هم عدالت. یعنی ملاحظه انصاف را بکنید، ببینید دیگران چطوری اند. خیلی بین خودتان و دیگران فاصله درست نکنید.
یکی از موجبات سعادت خانواده ها و اشخاص، این است که تقیّدات زاید و تجملات زیادی و پرداختن بیش از اندازه لازم به امور مادی، از زندگی ها دور شود. لااقل بخش اصلی زندگی محسوب نشود. یک چیز حاشیه ای یک کنار باشد. زندگی را از اول باید ساده برداشت و محیط زندگی را باید محیط قابل تحمّلی کرد.
ساده زندگی کردن منافاتی با رفاه هم ندارد. آسایش هم که اصلاً در سایه ی ساده زندگی کردن است.
منبع:tebyan.net
دستگاه خط کشی کردن خیابان
شوخی کردن به این نحو با هم کلاسی های خانم هم اشکال دارد؟
توجه به چند نکته می تواند شما را در دست یابی به جواب یاری رساند:
1. یکی از غرایز قوی در انسان شهوات جنسی است که اگر طغیان و سرکشی کند، کنترل آن ناممکن یا مشکل خواهد بود.
چنان که بررسی و ریشه یابی بسیاری از گناهان و جنایات که هر روز در جوامع مختلف رخ می دهد نشان دهنده ی همین موضوع است که از مسائل ناچیز و عادی آغاز شده اند.
به همین جهت جلوگیری از وسوسه های شیطانی در ابتدای امر و قدم اوّل آسان است چون هنوز موقعیت شیطان و غرایز شهوانی ضعیف است، ولی اگر فردی در قدم اول از شیطان و هوی و هوس تبعیت کند، موقعیت خود را در مقابله با آنها تضعیف نموده و باعث تقویت نیروهای شیطانی و غرایز شهوانی خواهد شد. و در آن صورت مقاومت مشکل تر خواهد شد. به عبارتی همیشه پیش گیری راحت تر از درمان است.
3. شکی نیست که شوخی با جنس مخالف اگر چه رکیک هم نباشد زمینه را برای انحراف و تسلط شیطان فراهم می کند.
به همین جهات اسلام در مبارزه با انحراف از زمینه های آن نیز جلوگیری به عمل آورد، مثلاً مردها را از نشستن در جای زن قبل از سرد شدن، نهی نمود.[2] و یا به زن ها دستور داده در برخورد با نامحرم نرمی و ملاطفت نشان ندهند.[3]
نتیجه این که بهتر است از شوخی با نامحرم اگر چه رکیک هم نباشد اجتناب کرد.
استفتایی که از دفتر مراجع عظام در این زمینه شده ، به شرح ذیل است:
1. چت کردن با جنس مخالف و رد و بدل کردن صحبت های معمولی چه حکمی دارد؟
همه ی مراجع: در صورتی که خوف فتنه و کشیده شدن به گناه وجود داشته باشد جایز نیست.
2. شوخی کردن با نا محرم چه حکمی دارد؟
همه ی مراجع: اگر با قصد لذت (جنسی) باشد و یا بترسد به گناه بیفتد، جایز نیست.[4]
تذکر نکته ای در پایان ضروری است:آن چه بیان شد یک حکم کلی است و از این جهت فرقی بین انواع شوخی( شوخی از طریق چت و پیام کوتاه و…) و بین انواع نامحرم ها (هم کلاسی ها و غیر آن)، وجود ندارد یعنی؛ اگر شوخی با نامحرم، به قصد لذت باشد یا خوف فتنه و کشیده شدن به گناه وجود داشته باشد، از حکم حرمت برخوردار است اگر چه آن نامحرم هم کلاسی باشد و این شوخی هم از طریق پیام کوتاه، انجام شده باشد.
صفحه قبل 1 ... 104 105 106 107 108 ... 123 صفحه بعد
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان webomomi120 و آدرس webomomi120.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
RSS